وقتی دخترخانمی با آقا پسری تشکیل خانواده می دهند اگر تقسیم کار در خانواده نداشته باشند چون وارد یک محیط جدید شده اند عصبی و
دچار مشکلات خواهند شد و به خانواده مطلوب نمیرسند، پس باید تقسیم کار در خانواده داشته باشند و برای تقسیم کار صحیح عاقلانه چه بسا یک الگو بسیار کمک کننده می باشد متنی را از کتاب شهید مطهری انتخاب کردیم درباره زندگی خانم حضرت زهرا سلام الله علیها و حضرت علی علیه السلام،خلاصه از ان را می آوریم شهید مطهری در این خصوص می فرماید:
علی بن ابی طالب علیه السلام و زهرای مرضیه سلام اللَّه علیها پس از آنکه با هم ازدواج کردند و زندگی مشترک تشکیل دادند، ترتیب و تقسیم کارهای خانه را به نظر و مشورت رسول اکرم واگذاشتند، به آن حضرت گفتند: «یا رسول اللَّه ما دوست داریم ترتیب و تقسیم کارهای خانه با نظر شما باشد.».
پیامبر کارهای بیرون خانه را به عهده علی و کارهای داخلی را به عهده زهرای مرضیه گذاشت. علی و زهرا از اینکه نظر رسول خدا را در زندگی خصوصی خود دخالت دادند و رسول خدا با مهربانی و محبت خاص از پیشنهاد آنها استقبال کرد و نظر داد، راضی و خرسند بودند. مخصوصا زهرای مرضیه از اینکه رسول خدا او را از کار بیرون معاف کرد خیلی اظهار خرسندی میکرد، میگفت: «یک دنیا خوشحال شدم که رسول خدا مرا از سر و کار پیدا کردن با مردان معاف کرده است.». از آن تاریخ کارهایی از قبیل آوردن آب و آذوقه و سوخت و خرید بازار را علی انجام میداد، و کارهایی از قبیل آرد کردن گندم و جو به وسیله آسیا دستی و پختن نان و آشپزی و شستشو و تنظیف خانه به وسیله زهرا صورت میگرفت.
در عین حال علی علیه السلام هر وقت فراغتی مییافت در کارهای داخلی به کمک زهرا میپرداخت. یک روز پیامبر به خانه آنان آمد و آنان را دید که با هم کار میکنند. پرسید کدام یک از شما خسته تر هستید تا من به جای او کار کنم؟ علی عرض کرد: «یا رسول اللَّه! زهرا خسته است.».
رسول اکرم به زهرا استراحت داد و لختی خود به کار پرداخت. از آن طرف هر وقت برای علی گرفتاری یا مسافرت یا جهادی پیش میآمد زهرای مرضیه کار بیرون را نیز انجام میداد. و این روش همچنان ادامه داشت؛ علی و زهرا کارهای خانه خود را خودشان انجام میدادند و خود را به خدمتکاری نیازمند نمیدیدند. تا آنکه صاحب فرزندانی شدند و کودکانی عزیز در کلبه محقر ولی روشن و با صفای آنها چشم گشودند. در این هنگام طبعاً کار داخلی خانه زیادتر و زحمت زهرا افزون گشت.
یک روز علی علیه السلام دلش به حال همسر عزیزش سوخت، دید رُفت و روب خانه و کارهای آشپزی جامههای او را غبار آلود و دودی کرده، بعلاوه از بس که با دستهای خود آسیاب دستی را چرخانیده دستهایش آبله کرده و بند مشک آب که در مواقعی به دوش کشیده و از راه دور آورده {بر وی} اثر گذاشته است. به همسر عزیزش پیشنهاد کرد به حضور رسول اکرم برود و از آن حضرت خدمتکاری برای کمک خودش بگیرد.
زهرا پیشنهاد را پذیرفت و به خانه رسول اکرم رفت. اتفاقا در آن وقت گروهی در محضر رسول اکرم نشسته و مشغول صحبت بودند. زهرا شرم کرد در حضور آن جمعیت تقاضای خود را عرضه بدارد، به خانه برگشت. رسول اکرم متوجه آمد و رفت زهرا شد، فهمید که دخترش با او کار داشته و چون موقع مقتضی نبود مراجعت کرده است. صبح روز بعد رسول اکرم به خانه آنها رفت…رسول خدا از بیرون اتاق با آواز بلند گفت: «السلام علیکم».
…رسول اکرم رسمش این بود که هر گاه به خانه کسی میرفت، از پشت در خانه یا درِ اتاق با آواز بلند سلام میکرد، اگر جواب میدادند اجازه ورود میخواست و اگر جواب نمیدادند تا سه بار سلام خود را تکرار میکرد، اگر باز هم جواب نمیشنید مراجعت میکرد.
علی علیه السلام …با آواز بلند گفت: «و علیک السلام یا رسول اللَّه! بفرمایید.». پیغمبر وارد شد …نشست. به زهرا گفت: «تو دیروز پیش من آمدی و برگشتی، حتما کاری داشتی، کارت را بگو!».
علی عرض کرد: «یا رسول اللَّه اجازه بدهید من به شما بگویم که زهرا برای چه کاری آمده بود. من زهرا را پیش شما فرستادم. علتش این بود: من دیدم کارهای داخلی خانه زیاد شده و زهرا به زحمت افتاده است، دلم به حالش سوخت. دیدم رفت و روب خانه و پای اجاق رفتن، جامههای زهرا را غبار آلود و دودی کرده، دستهایش در اثر گرداندن آسیا دستی آبله کرده، بند مشک آب {بر ایشان} اثر گذاشته است؛ گفتم بیاید به حضور شما تا مقرر فرمایید از این پس ما خدمتکاری داشته باشیم که کمک زهرا باشد.».
رسول اکرم نمیخواست که زندگی خودش یا عزیزانش از حد فقرای امت- که امکانات خیلی کمی داشتند- بالاتر باشد، زیرا مدینه در آن ایام در فقر و احتیاج به سر میبرد. مخصوصا عدهای از فقرای مهاجرین با نهایت سختی زندگی میکردند. از آن طرف با روحیه دخترش زهرا آشنایی داشت و میدانست زهرا چقدر شیفته عبادت و معنویت است و ذکر خدا چقدر به او نیرو و نشاط میدهد! از این جهت فرمود: «میل دارید چیزی به شما یاد بدهم که از همه اینها بهتر باشد؟». - بفرمایید یا رسول اللَّه!.
- هر وقت خواستید بخوابید، سی و سه مرتبه ذکر سبحان اللَّه و سی و سه مرتبه ذکر الحمد للَّه و سی و چهار مرتبه ذکر اللَّه اکبر را فراموش نکنید. اثری که این عمل در روح شما میبخشد، از اثری که یک خدمتکار در زندگی شما میبخشد بسی افزونتر است. زهرا …با خوشحالی و نشاط سه بار پشت سر هم گفت: «به آنچه خدا و پیغمبر خشنود باشند خشنودم