مدرسه علميه الغدير تهران

دل درون سينه ها درتاب وتب بود ای دريغ* کس نميداندچه حالی داشت زهرا در غدير
  • خانه 
  • تماس  
  • موضوعات 
06 اردیبهشت 1394 توسط عترت سادات خاموشی

بیانات در دیدار مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام در آستانه‌ی سالروز ولادت حضرت فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) (۱) در حسینیه امام خمینی

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم والحمد لله ربّ العالمین والصّلاة والسّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین. اللّهمّ صلّ علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها عدد ما احاط به علمک.

تبریک عرض میکنم این میلاد مسعود را به همه‌ی عاشقان ولایت، عاشقان نبوّت، عاشقان خاندان پیغمبر، دلباختگان فضیلت حقیقی. به شما عزیزان خوشامد عرض میکنم؛ یکایک شما دارای ارج و مقامی هستید که اشاره خواهم کرد و عرض خواهم کرد. قبل از شروع عرایضم یاد مرحوم آقای آهی (رحمة‌الله علیه) مدّاح متعهّد و پایبند و خیرخواه و پرتلاش را گرامی میدارم. (۲) بنده مرحوم آهی را از سالهای اوایل دهه‌ی ۴۰ می‌شناسم. در مشهد یک جمعی از مادحان اهل‌بیت آمده بودند و ایشان فعّال بود؛ البتّه آشنایی‌ای پیدا نکردیم امّا من ایشان را شناختم و دیدم؛ سالهای متمادی ایشان را از دور می‌شناختیم؛ بعد هم از نزدیک خدمت ایشان رسیده بودیم. خدا ان‌شاءالله درجاتش را عالی کند، به‌معنای حقیقی کلمه، پابند و متعهّد و علاقه‌مند و بخصوص نسبت به جامعه‌ی مدّاح دارای احساس تعهّد و مسئولیّت بود. و هر سال ما ایشان را در اینجا زیارت میکردیم. رحمت خدا بر او باد؛ خدا ایشان را بیامرزد؛ خدا ما را هم بیامرزد!

سه مطلب را من عرض میکنم:

*یکی درباره‌ی شما است، درباره‌ی مدّاحی و درباره‌ی این حرفه‌ی بسیار شریف است؛

*یکی درباره‌ی مسئله‌ی هسته‌ای است که امروز به یک مسئله‌ی رایج در کشور ما تبدیل شده است؛

*یکی هم راجع به مسئله‌ی یمن است.

این سه مطلب را من امروز به‌طور اجمال با شما عزیزان، و در واقع با ملّت ایران، مطرح میکنم. درباره‌ی مطلب اوّل؛ حرفه‌ی مدّاحی حرفه‌ی بسیار باشرافتی است؛ چرا؟ چون در طول تاریخ کسانی بودند که ستمگران را، ظالمان را، زورگویان را مدح میگفتند و مدح میکردند؛ امروز هم هستند. امروز هم در دنیا کسانی هستند که زبان میگشایند به مدح پلیدترین انسانهای عالم، یا قلمهایشان را با مزد ــ با مزدی کثیف و پلید ــ در این راه به‌کار می‌اندازند؛ شما به‌عکس، زبانتان، نفَستان، حنجره‌تان، قدرت هنری‌تان در خدمت مدح فضیلت است. خاندان پیغمبر خاندان فضیلتند؛ سرتاپا فضیلت. مادح خورشید مدّاح خود است؛ (۳) شما در واقع با مدح فضیلت خاندان پیغمبر، مدح خودتان را هم میکنید و در واقع شرافت این شغل را نشان میدهید. من چند سال قبل از این، در همین مجلس مربوط به فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله علیها) این شعر را از مرحوم صغیر اصفهانی خواندم(۴): در حدیث آمد که اندر لیلة‌الاسراء پیمبر اشترانی دید، من خود اشتری زان کاروانم گر نداری باور و حجّت همی خواهی نظر کن بر کتاب مدح او در دست من کاین هست بارم(۵) رحمت خدا بر صغیر اصفهانی. بنابراین شما کتاب مدح فضیلت را در دست دارید؛ این شرافت بزرگی است؛ خوش به حال شما؛ قدر بدانید این حرفه را، این خصوصیّات را و این فرصت را مغتنم بشمارید. این، نکته‌ی اوّل درباره‌ی مدّاحی.

نکته‌ی دوّم؛ امروز جامعه‌ی مدّاح کشور، فرصت بسیار بزرگی را در اختیار دارد؛ شما مجالسی تشکیل میدهید؛ جمعیّت‌های بزرگ، گاهی جمعیّت‌های هزاران نفری و غالباً هم جوان جمع میشوند پای منبر شما و پای خواندن شما و مدیحه‌سرایی و مرثیه‌خوانی شما؛ از این فرصت بهتر؟ این‌همه مخاطب، این‌همه دل آماده‌ی شنیدن و نیوشیدن، این همه نفوس آماده‌ی تربیت شدن در اختیار شما هستند؛ این فرصت است؛ اِغتَنِمُوا الفُرَص فَاِنَّها تَمُرُّ مَرَّ السَّحاب(۶). این فرصت را مغتنم بشمرید؛ از این فرصت بهترین استفاده را بکنید. نکته‌ی سوّم؛ بهترین استفاده‌ی از این فرصت چیست؟ تبلیغ معارف دین؛ تبلیغ همان چیزی که این بزرگواران، این نشانه‌های عظمت و فضیلت برای خاطر آن، جانشان را کف دست گرفتند؛ این‌همه رنج بردند؛ این‌همه مصیبت کشیدند؛ حادثه‌ی عاشورا به‌وجود آمد؛ حوادث گریه‌آور صدر اسلام به‌وجود آمد. [اینها] برای چه بود؟ برای ترویج معارف دین بود. از این فرصت برای ترویج معارف دین، برای سوق دادن نسل جوان به عمل به دین، به عمل به شریعت، به عمل به مسئولیّتهای بزرگ این دوران استفاده کنید.

امروز کشور ما، ملّت ما و دنیای اسلام محتاج درست فهمیدن، درست عمل کردن و ایستادگی کردن است. ملّت ایران الگو است؛ در میان ملّت، جوانان موتور حرکتند. این جوانها در اختیار شما هستند؛ یعنی شما با یک نگاه ملاحظه خواهید کرد که به یک معنا موتور حرکت دنیای اسلام، زیر کلید شما است. معارف دین را تبلیغ کنید. آنچه را مردم احتیاج دارند و آنچه را این جوانها احتیاج دارند برای پاک بودن، برای پاک زیستن، برای سبک زندگی اسلامی، برای مسلمان شدن به‌معنای واقعی کلمه، برای عاقبت به خیری، به اینها یاد بدهید؛ این در اختیار شما است. کِی ما در طول تاریخ این‌همه مجلس داشتیم که در آنها این‌همه جوان جمع بشوند و دلهایشان را در اختیار شما بگذارند. در زمان ما و در دوره‌ی جوانی ما در مشهد اگر همه‌ی مدّاحها را میشمردند، از پنج شش نفر بیشتر نمیشدند، در تهران هم یک‌خرده بیشتر از این. این‌همه مجلس، این‌همه گوینده، این‌همه خواننده، این‌همه هنر، این‌همه صدای خوش، شعرا هم به‌کار می‌افتند و آنها هم شعر میگویند؛ از این فرصت استفاده کنید؛ این هم نکته‌ی بعدی. و نکته‌ی آخر؛ پرهیز از انحراف، پرهیز از خرافه‌گرایی، پرهیز از مشکل‌تراشی در عقاید جوانها؛ گاهی ما یک کلمه‌ای میگوییم که یک گرهی در ذهن جوانِ مخاطب ما به‌وجود می‌آید؛ این گره را چه کسی میخواهد باز کند؟ این گرهی را که ما با بیان ناقص خودمان یا بیان غلط خودمان یا بی‌توجّهی و بی‌مسئولیّتی خودمان در ذهن این جوان به‌وجود می‌آوریم و عقیده‌ی او را دچار مشکل میکنیم، این گره چگونه باز خواهد شد؟ اینها مسئولیّت است. اینکه ما مجلس عزاداری و مدح سیّدالشهدا را ــ که عظمت او به‌خاطر شهادت است، عظمت او به‌خاطر فداکاری در راه خدا است، عظمت او به‌خاطر گذشت است؛ گذشت از همه چیز، از همه‌ی خواسته‌ها، از همه‌ی مطلوبها ــ تبدیل کنیم به یک نقطه‌ی سبک، به یک جایی که یک تعدادی جوان لخت بشوند، بپرند هوا، بپرند پایین و ندانند چه میگویند، درست است؟ این شکر این نعمت است که خدا به شما داده؟ این صدای خوش نعمت است؛ این توانایی اداره‌ی مجلس نعمت است؛ اینها چیزهایی است که خدا به همه نداده است، به شما داده؛ باید این نعمتها را شکر بگزارید. بنابراین من جامعه‌ی مدّاح را از ته دل دوست میدارم؛ برایتان دعا میکنم؛ خداوند ان‌شاءالله به شماها توفیق بدهد، به شماها کمک کند؛ امّا این را هم عرض میکنم که انتظارات از جامعه‌ی مدّاح، امروز در جامعه‌ی ایرانی و در کلّ نگاه منطقه‌ای، انتظار بالایی است. من درباره‌ی حضرت صدّیقه‌ی طاهره‌ی معصومه‌ی راضیه‌ی مرضیّه (سلام الله و سلام جمیع انبیائه و ملائکته و عباده الصّالحین علیها) چیزی نمیتوانم عرض بکنم؛ شما در بیانات خودتان مطالبی را بیان کردید، بنده هم زبانم قاصر است از اینکه مطلبی را عرض بکنم؛ [لذا] از این موضوع عبور میکنیم. موضوع دوّم مسئله‌ی هسته‌ای؛ بعضی‌ها سؤال کردند و میکنند که چرا فلانی درباره‌ی مسئله‌ی هسته‌ای موضع نگرفته‌است؟ جواب این است که جایی برای موضع‌گیری وجود نداشته‌است. مسئولین ما، مسئولین هسته‌ای، مباشرین کار به ما دارند میگویند هنوز کاری انجام نگرفته، هیچ چیز الزام‌آوری بین دو طرف نگذشته است؛ چه موضع‌گیری‌ای؟ اگر از من بپرسند شما موافقید یا مخالف، میگویم نه موافقم، نه مخالف؛ چون هنوز اتّفاقی نیفتاده است؛ هنوز کاری نشده. همه‌ی مشکل بر سر آن جزئیّاتی است که بنا است بنشینند و یکایکِ آنها را بحث کنند؛ این را خود مسئولین هم گفته‌اند؛ هم به ما گفته‌اند، هم در مصاحبه‌هایشان به مردم این را گفته‌اند؛ همه‌ی مشکل بعد از این است. ممکن است طرف مقابل که یک طرفِ لجوج، بدعهد، بدمعامله، اهل دبّه در آوردن، اهل چک‌وچانه کردن، اهل از پشت خنجر زدن و اهل این‌جور کارها و سیاه‌کاری‌ها است، سرِ جزئیّات بخواهد کشور ما را، ملّت ما را، مذاکره‌کنندگان مارا در یک دایره‌ای محصور کند؛ ما هنوز هیچ چیز در اختیار نداریم، هیچ الزامی به‌وجود نیامده است. اینکه حالا تبریک میگویند، به بنده تبریک میگویند، به دیگران تبریک میگویند، بی‌معنی است، چه تبریکی؟ آنچه تا کنون انجام گرفته است نه اصل توافق و مذاکره‌ی منتهی به توافق را تضمین میکند، نه محتوای توافق را تضمین میکند؛ هیچ کدام را؛ حتّی تضمین نمیکند که این مذاکرات تا به آخر برسد و به یک توافق منتهی بشود؛ اینکه تا الان انجام گرفته، این‌جوری است؛ همه چیز مربوط به بعد از این است. چند نکته را من در مورد مسئله‌ی هسته‌ای عرض میکنم. من البتّه هیچ‌وقت نسبت به مذاکره‌ی با آمریکا خوش‌بین نبودم. نه از باب یک توهّم بلکه از باب تجربه؛ تجربه کردیم. حالا اگر یک روزی ــ ما که در آن روز قاعدتاً نخواهیم بود ــ شماها ان‌شاءالله در جریان حوادث و جزئیّات و یادداشت‌ها و نوشته‌های این روزها قرار بگیرید، خواهید دید که این تجربه‌ی ما از کجا حاصل شده؛ تجربه کردیم. لکن با وجود اینکه من خوش‌بین نبودم به مذاکره‌ی با آمریکا، با این مذاکرات موردی، مخالفت نکردم، موافقت کردم؛ از مذاکره‌کنندگان هم با همه‌ی وجود حمایت کردم، الان هم حمایت میکنم. از رسیدن به یک توافقی که منافع ملّت ایران را تأمین کند و عزّت ملّت ایران را حفظ کند، صددرصد من حمایت میکنم و استقبال میکنم؛ این را همه بدانند. اگر کسی بگوید که ما مثلاً با توافق یا با رسیدن به یک نقطه مخالفیم، نه، خلاف حق و خلاف واقع گفته است. اگر یک توافقی انجام بگیرد که این توافق توافقی باشد که منافع ملّت را، منافع کشور را تأمین بکند، بنده کاملاً با آن موافقت خواهم کرد. البتّه این را هم ما گفتیم که توافق نکردن بهتر از توافق بد است ــ که این حرف را آمریکایی‌ها هم میزنند ــ این فرمول، فرمول درستی است؛ توافق نکردن از توافق کردنی که در آن، منافع ملّت پامال بشود، عزّت ملّت از بین برود، ملّت ایران با این عظمت، تحقیر بشود [بهتر است]، توافق نکردن شرف دارد بر یک چنین توافق کردنی. این هم این مطلب؛ این نکته‌ی اوّل. نکته‌ی بعدی این است که بنده در جزئیّات مذاکره دخالتی نکردم، بازهم نمیکنم؛ من مسائل کلان، خطوط اصلی، چهارچوب‌های مهم و خطّ قرمزها را به مسئولین کشور همواره گفته‌ام؛ عمدتاً به رئیس جمهور محترم که ما با ایشان جلسات مرتّب داریم، و موارد معدودی هم به وزیر محترم خارجه؛ خطوط اصلی و کلّی. جزئیّات کار، خصوصیّات کوچک که تأثیری در تأمین آن خطوط کلان ندارد، مورد توجّه نیست؛ اینها در اختیار آنها است، میتوانند بروند کار کنند. اینکه حالا گفته بشود که جزئیّات این مذاکرات تحت نظر رهبری است، این حرف دقیقی نیست؛ البتّه بنده احساس مسئولیّت میکنم، نسبت به این مسئله به‌هیچ‌وجه بی‌تفاوت نیستم، کلیّاتی وجود دارد که حالا اشاره هم خواهم کرد به بعضی از آنها؛ قبلاً هم در صحبتهای عمومی خطاب به مردم آنها را گفتیم؛ به مسئولین هم مفصّل‌ترش را گفتیم. نکته‌ی سوّم؛ همان‌طور که عرض کردم بنده به مجریان امر اعتماد دارم؛ این را شما بدانید؛ این آقایانی که مشغول کار هستند، اینها افرادی هستند مورد اعتماد ما، من در مورد آنها هیچ تردیدی [ندارم]؛ در آنچه تا حالا بودند، ان‌شاءالله بعد از این هم تردیدی به‌وجود نخواهد آمد؛ هیچ تردیدی نسبت به آنها ندارم. لکن درعین‌حال جدّاً دغدغه دارم؛ این دغدغه ناشی از آن است که طرف مقابل بشدّت اهل فریب و دروغ و نقض‌عهد و حرکت در خلاف جهت صحیح است؛ طرف مقابل این‌جوری است. یک نمونه‌اش در همین قضیّه اتّفاق افتاد؛ بعد از آنکه که مذاکره‌کنندگان ما مذاکره‌شان تمام شد، بعد از چند ساعت بیانیّه‌ی کاخ سفید منتشر شد در تبیین مذاکرات. این بیانیّه‌ای که آنها منتشر کردند ــ که اسمش را میگذارند «فکت‌شیت» ــ در اغلب موارد خلاف واقع است؛ یعنی روایتی که اینها دارند از مذاکرات و از تفاهمهایی که انجام گرفته است میکنند، یک روایت مخدوش و غلط و خلاف واقع است. این بیانیّه را آوردند من دیدم؛ چهار پنج صفحه است؛ این چهار پنج صفحه در ظرف این دو سه ساعت که تهیّه نشده؛ در همان حالی که اینها داشتند مذاکره میکردند، این بیانیّه را هم نشستند تأمین کردند. ببینید، طرف این‌جوری است؛ دارد با شما حرف میزند، بر سر یک موضوعاتی تفاهم به‌وجود می‌آید، در همان حالی که دارد با شما حرف میزند، دارد یک اعلامیّه‌ای تهیّه میکند که برخلاف آن چیزی است که بین شما و او دارد میگذرد و تا مذاکره‌تان تمام شد، آن اعلامیّه را منتشر میکند! طرف این‌جوری است؛ طرف طرف بدعهدی است، طرف متقلّبی است. حرف میزنند، بعد هم خصوصی میگویند اینها برای آبروداری است؛ برای اینکه مثلاً در مقابل مخالفانشان در داخل کشورشان کم نیاورند، یک چیزهایی را اینها مینویسند. خب، این به ما ربطی ندارد. اگر بنا باشد که اینها ملاک عمل قرار بگیرد، آنچه آنها نوشتند، قطعاً ملاک عمل نخواهد بود. آنها البتّه درباره‌ی ما هم این حرف را میزنند. آنها گفتند که ممکن است بعد از آنکه این مذاکرات انجام گرفت، رهبری برای آبروداری یک اظهار مخالفتی بکند؛ کافر همه را به کیش خود پندارد. ما حرفمان با مردم بر مبنای اعتماد متقابل است؛ مردم به این حقیر ضعیف اعتماد کردند، بنده هم به تک تک این ملّت اعتماد دارم؛ به این حرکت عمومی اعتماد دارم؛ معتقدم «یَدُ اللهِ مَعَ الجَماعَة» (۷)؛ اعتقاد دارم دست خدا است که دارد کار میکند. بیست‌ودوّم بهمن را نگاه کنید، در آن سرما، در آن مشکلات؛ روز قدس را نگاه کنید، در آن گرما با آن دهان روزه؛ چه کسی مردم را می‌آورد در این خیابانها؟ چه گیرشان می‌آید از آمدن در این خیابانها؟ این دست خدا است؛ خدا را می‌بینیم، اعتماد میکنیم به این حرکت مردمی، به این احساس مردمی، به این صدق و بصیرت مردمی اعتماد میکنیم؛ حرف میزنیم باهم؛ آنها [=طرف مقابل] جور دیگری عمل میکنند، ما را هم با خودشان مقایسه میکنند. بنابراین دغدغه‌ی این حقیر وجود دارد؛ الان هم من دغدغه دارم که اینها چه خواهند کرد و چگونه عمل خواهد شد. نکته‌ی بعدی؛ بعضی‌ها موافقت کردند، بعضی مخالفت کردند؛ در این مطبوعات ما، در این نوشته‌های [کشور] ما، در سایت‌های فضای مجازی و غیره، بعضی ستایش میکنند، بعضی هم مخالفت میکنند؛ به اعتقاد بنده مبالغه نباید کرد، عجله هم نباید کرد، باید ببینیم چه اتّفاقی خواهد افتاد؛ البتّه من به خود مسئولین هم این را گفته‌ام همین چند روز؛ مسئولین باید بیایند مردم را و بخصوص نخبگان را از جزئیّات و واقعیّات مطّلع کنند؛ ما چیز محرمانه نداریم، چیز مخفی نداریم. این مصداق همدلی با مردم است؛ همدلی و هم‌زبانی که ما گفته‌ایم(۸)، همدلی یک چیز زورکی نیست، یک چیز دستوری نیست که کسی دستور بدهد که مردم همدلی کنید، مردم هم بگویند چشم، این همدلی نمیشود؛ همدلی مثل یک گل است، مثل یک نهال و بوته‌ی گل است، باید نهال را نشاند در زمین، بعد از آن مراقبت کرد، آن را آبیاری کرد، از لطمه زدن به آن باید جلوگیری کرد تا این همدلی رشد کند؛ بدون این، همدلی نخواهد شد. همدلی از هم‌زبانی هم بهتر است، هم‌زبانی هم خوب است. ای بسا هندو و ترک هم‌زبان ای بسا دو ترک چون بیگانگان پس زبان محرمی خود دیگر است همدلی از هم‌زبانی بهتر است(۹) همدلی لازم است؛ همدلی را باید به‌وجود آورد؛ همدلی را باید رشد داد. این توصیه‌ی من به همه است. الان فرصت خوبی است برای همدلی؛ یک عدّه‌ای مخالفند، یک عدّه‌ای اعتراض دارند؛ خیلی خب، مسئولین ما که مردمان صادقی هستند، مردمان علاقه‌مند به منافع ملّی‌اند، بسیار خب، یک جمعی از مخالفین را ــ از آن افرادی را که شاخصند ــ دعوت کنند، حرفهای آنها را بشنوند؛ ای بسا در حرفهای آنها یک نکته‌ای باشد که این نکته را اگر رعایت کنند، کارشان بهتر پیش برود؛ اگر چنانچه نکته‌ای هم نبود، آنها را قانع کنند؛ این میشود همدلی؛ این میشود یکسان‌سازی دلها و احساسها، و به تبع آن عملها. به نظر من بنشینند، بشنوند، بحث کنند. حالا ممکن است بگویند آقا ما سه ماه بیشتر زمان نداریم؛ خب، حالا سه ماه بشود چهار ماه، آسمان که به زمین نمی‌آید؛ چه اشکالی دارد؟ کمااینکه آنها در یک برهه‌ی دیگری هفت ماه زمان را عقب انداختند. خیلی خب، دوستان ما هم اگر چنانچه در این همدلی‌ها و هم‌زبانی‌ها و تبادل‌نظرها یک وقتی گرفته شد، چه اشکال دارد، وقتی گرفته بشود، یک خرده زمان آن تصمیمات نهایی عقب بیفتد؛ طوری نخواهد شد. این هم نکته‌ی بعدی. نکته‌ی بعدی این است که این مذاکراتی که دارد انجام میگیرد ــ که بخشی از آن هم مذاکره‌ی با طرفهای آمریکایی است ــ فقط در موضوع هسته‌ای است؛ فقط. ما در هیچ موضوع دیگری فعلاً با آمریکا مذاکره نداریم؛ هیچ؛ این را همه بدانند؛ نه در مسائل منطقه، نه در مسائل گوناگون داخلی، نه در مسائل بین‌المللی؛ امروز فقط موضوع مورد بحث و مورد مذاکره، مسائل هسته‌ای است. حالا، این تجربه‌ای خواهد شد؛ اگر طرف مقابل از کج‌تابی‌های معمولی خودش دست برداشت، این یک تجربه‌ای برای ما میشود که خیلی خب، پس میشود در یک موضوع دیگر هم با اینها مذاکره کرد؛ امّا اگر دیدیم نه، این کج‌تابی‌هایی که همیشه از اینها دیده‌ایم باز هم وجود دارد و کج‌راهه دارند میروند، خب طبعاً تجربه‌ی گذشته‌ی ما تقویت خواهد شد. طرف مقابل ما همه‌ی دنیا هم نیستند، به این هم توجّه بشود. گاهی در تعبیرات آدم می‌شنود ــ من گله هم کردم ــ از بعضی از دوستان که میگویند جامعه‌ی بین‌المللی! جامعه‌ی بین‌المللی را آنها میگویند، جامعه‌ی بین‌المللی‌ای در مقابل ما نیست؛ یک آمریکا و سه کشور اروپایی؛ همین. آنهایی که در این مسئله دارند با ملّت ایران لج‌بازی و کج‌تابی و بدعهدی و خباثت میکنند، یکی آمریکا است، یکی [هم] سه کشور اروپایی؛ کس دیگری در مقابل ما نیست. همین دو سال، دو سال و نیم قبل از این در همین شهر تهران، نمایندگان ارشد بیشتر از ۱۵۰ کشور آمدند، حدود پنجاه رئیس کشور در تهران در جریان جنبش غیرمتعهّدها که در تهران بود جمع شدند(۱۰)؛ مال دو سه سال پیش [است]، مال صد سال پیش که نیست؛ مال همین تازه است؛ جامعه‌ی بین‌المللی اینها هستند. اینکه ما مدام بگوییم «جامعه‌ی بین‌المللی باید اعتماد کند»، جامعه‌ی بین‌المللی کجا بود؟ جامعه‌ی بین‌المللی به ما کاملاً هم اعتماد دارد؛ در همین کشورها هم خیلی از ملّتهایشان، دولتهایشان را قبول ندارند. این هم نکته‌ی بعدی. نکته‌ی آخر خواسته‌های بنده است. من یک خواسته‌هایی از مسئولین داشته‌ام که این را به آنها عرض کردم، گفتم و روی آنها اصرار دارم. یکی این مسئله است که بدانند دستاورد کنونی هسته‌ای ما چیز باارزشی است؛ این را بدانند؛ به چشم کم‌ارزش و چیز سبک به آن نگاه نکنند؛ چیز با ارزشی است. صنعت هسته‌ای برای یک کشور، یک ضرورت است. اینکه بعضی از روشنفکرنماها قلم بردارند و قلم بزنند که «آقا ما صنعت هسته‌ای را میخواهیم چه‌کار کنیم» این فریب است؛ این شبیه همان حرفی است که زمان قاجارها وقتی نفت کشف شده بود و انگلیسها آمده بودند میخواستند نفت را ببرند، اینجا دولتمرد قاجاری میگفت ما این مادّه‌ی بدبوی عَفِن را میخواهیم چه‌کار کنیم، بگذارید بردارند ببرند! این شبیه آن است. صنعت هسته‌ای برای یک کشور یک ضرورت است؛ هم برای انرژی، هم برای داروهای هسته‌ای که بسیار مهم است، هم برای تبدیل آب دریا به آب شیرین، و هم برای بسیاری از نیازهای دیگر در زمینه‌ی کشاورزی و غیر کشاورزی. صنعت هسته‌ای در دنیا، یک صنعت پیشرفته است، یک صنعت مهم است؛ این را هم بچّه‌های ما خودشان به دست آوردند؛ این انفجار ظرفیّتهای درونی و استعدادهای درونی بچّه‌های ما بود. حالا فلان کشور عقب‌افتاده، میگوید اگر ایران غنی‌سازی داشته باشد من هم میخواهم غنی‌سازی داشته باشم؛ خیلی خب برو تو هم غنی‌سازی کن؛ بلدی برو بکن(۱۱). ما که غنی‌سازی را از کسی نگرفتیم، استعداد درونی ما است؛ [اگر] شما هم استعداد درونی در ملّتت داری، برو غنی‌سازی کن؛ [این] بهانه‌گیری‌های بچّه‌گانه که بعضی از کشورها میکنند. غنی‌سازی و آنچه در زمینه‌ی هسته‌ای تا امروز پیش‌آمده است، یک دستاورد بسیار مهم است؛ این چیز کمی نیست. و این گامهای ابتدائی ما در این صنعت است. باید در این صنعت کار بشود، حرکت بشود، پیشرفت بشود. حالا چند کشور جنایتکاری که خودهاشان یا بمب هسته‌ای را علیه ملّتها به کار بردند مثل آمریکا، یا آزمایش کردند مثل فرانسه ــ فرانسه همین ده دوازده سال قبل از این سه آزمایش هسته‌ای پشت سر هم در اقیانوس کرد که اینها مخرّب است و محیط دریایی را نابود میکند؛ سه آزمایش هسته‌ای بسیار خطرناک؛ [در] دنیا هم یک جنجال مختصری کردند، بعد هم دهنها را بستند، تمام شد ــ اینها دارند به ما میگویند! ما دنبال انفجار هسته‌ای نیستیم، دنبال آزمایش هسته‌ای نیستیم، دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم؛ نه به‌خاطر اینکه آنها میگویند، [بلکه] به‌خاطر خودمان، به‌خاطر دینمان و به‌خاطر عقلمان. هم فتوای شرعی ما این است، هم فتوای عقلی ما این است. فتوای عقلی ما هم این است که ما امروز و فردا و هیچ وقت به سلاح هسته‌ای احتیاج نداریم؛ سلاح هسته‌ای برای یک کشوری مثل کشور ما مایه‌ی دردسر است که حالا تفصیل این بماند. بنابراین دستاورد هسته‌ای، بسیار مهم است و دنبال کردن این صنعت و صنعتی کردن کشور، بسیار چیز لازمی است؛ بایستی این مورد توجّه باشد. مطالبه‌ی بعدی ما از مسئولین این بوده است که گفتیم به طرف مقابل اعتماد نکنید. خوشبختانه اخیراً یکی از مسئولین محترم صریحاً گفت که ما به طرف مقابل هیچ اعتمادی نداریم و این خیلی چیز خوبی است. گفتیم به طرف مقابل اعتماد نکنید، به لبخند او فریب نخورید، به وعده‌ی نقد که میدهد ــ وعده‌ی نقد، نه عمل نقد ــ اعتماد نکنید، [چون] وقتی خرش از پل گذشت، برمیگردد و به ریش شما میخندد! اینقدر اینها وقیحند. امروز که یک تفاهم اوّلیّه به‌صورت یک یادداشت و یک اعلامیّه منتشر شده است و هنوز هیچ کار نشده است و خود طرفین میگویند که الزامی وجود ندارد، همین حالا که توانسته‌اند این مقدار حرکت را بکنند، شما دیدید رئیس جمهور آمریکا در تلویزیون ظاهر شد با چه ژستی، با چه ریختی! مطلب بعدی که ما به مسئولین گفتیم و به مردم هم عرض میکنیم، این است که در این جزئیّات مذاکرات ــ که خیلی هم این چند ماه آینده مهم است ــ اتّفاقی که باید بیفتد این است که تحریمها به‌طور کامل و یکجا بایستی لغو بشود. اینکه یکی از آنها میگوید تحریمها شش ماه دیگر لغو میشود، یکی میگوید نه ممکن است یک سال هم طول بکشد، یکی دیگر میگوید ممکن است از یک سال هم بیشتر بشود، اینها بازیهای متعارف معمول اینها است؛ اینها هیچ قابل اعتناء و قابل قبول نیست؛ تحریمها بایستی ــ اگر چنانچه حالا خدای متعال مقدّر فرموده بود و توانستند به یک توافقی برسند ــ در همان روز توافق به‌طور کامل لغو بشود؛ این باید اتّفاق بیفتد. اگر قرار باشد که لغو تحریمها باز متوقّف بشود بر یک فرایند دیگری، پس چرا ما اصلاً مذاکره کردیم؟ اصلاً مذاکره و نشستن پشت میز مذاکره و بحث کردن و بگومگو کردن برای چه بود؟ برای همین بود که تحریمها برداشته بشود؛ این را باز بخواهند متوقّف کنند به یک چیز دیگری، اصلاً قابل قبول نیست. نکته‌ی بعدی که به مسئولین محترم تذکّر دادیم و به شما هم عرض میکنیم، این است که به‌هیچ‌وجه اجازه داده نشود که به بهانه‌ی نظارت، اینها به حریم امنیّتی و دفاعی کشور نفوذ کنند؛ مطلقاً. مسئولین نظامی کشور به‌هیچ‌وجه مأذون نیستند که به بهانه‌ی نظارت و به بهانه‌ی بازرسی و مانند این حرفها، بیگانگان را به حریم و حصار امنیّتی و دفاعی کشور راه بدهند، یا توسعه‌ی دفاعی کشور را متوقّف کنند؛ توسعه‌ی دفاعی کشور، توانایی دفاعی کشور، مشت محکم ملّت در عرصه‌ی نظامی، این بایستی همچنان محکم بماند و محکم‌تر بشود؛ یا حمایت ما از برادران مقاوممان در نقاط مختلف؛ اینها مطلقاً نبایستی در مذاکرات مورد خدشه قرار بگیرد. تذکّر بعدی این است که هیچ شیوه‌ی نظارتی غیر متعارف که جمهوری اسلامی را به یک کشور اختصاصی از لحاظ نظارت تبدیل میکند، به‌هیچ‌وجه مورد قبول نیست. همین نظارتهای متعارفی که در همه‌ی دنیا معمول است، اینجا هم همان نظارتها [باشد]، و نه بیشتر. نکته‌ی آخر در این زمینه؛ توسعه‌ی علمی و فنّی هسته‌ای در ابعاد گوناگون، به‌هیچ‌وجه نبایستی متوقّف بشود. توسعه باید ادامه پیدا کند، توسعه‌ی فنّی. حالا محدودیّتهایی را ممکن است لازم بدانند قبول بکنند، ما حرفی نداریم. برخی از محدودیّتها را قبول کنند، امّا توسعه‌ی فنّی حتماً بایستی ادامه پیدا بکند و با شدّت و قدرت پیش برود. این عرایض ما است، حرفهای ما به برادرانمان اینها است. این حرفها را ما در جلسات خصوصی هم گفتیم؛ عمدتاً در طول این یک سال و نیم با رئیس‌جمهور محترم، و بعضاً در موارد نادری هم به مسئول مذاکرات که وزیر محترم خارجه‌ی ما است گفتیم. این حرفهای من است؛ امّا حالا این خواسته‌ها را اینها با کدام شیوه‌ی مذاکراتی میتوانند تأمین کنند، این به عهده‌ی خودشان است؛ بروند بنشینند شیوه‌های درست مذاکراتی را پیدا کنند، از آدمهای مطّلع و امین بهره‌مند بشوند، از نظرات منتقدین مطّلع بشوند و آنچه را لازم است انجام بدهند. این هم مربوط به مسئله‌ی هسته‌ای. مسئله‌ی یمن. سعودی‌ها بدعت بدی گذاشتند در این منطقه و البتّه خطا کردند، اشتباه کردند. کاری که امروز دولت سعودی در یمن دارد انجام میدهد، عیناً همان کاری است که صهیونیست‌ها در غزّه انجام دادند. دو جنبه دارد: یکی اینکه جنایت است، نسل‌کشی است، قابل تعقیبِ بین‌المللی است، بچّه‌ها را میکشند، خانه‌ها را خراب میکنند، زیربناها را نابود میکنند، ثروتهای ملّی را در یک کشور از بین میبرند؛ خب، این یک جنایت بزرگ است؛ این یک طرف قضیّه است؛ طرف دیگر قضیّه این است که سعودی‌ها در این مسئله خسارت خواهند کرد، ضرر خواهند کرد و به‌هیچ‌وجه پیروز نخواهند شد. دلیل خیلی واضحی دارد؛ دلیلش این است که توانایی‌های نظامی صهیونیست‌ها چندین برابر توانایی نظامی این سعودی‌های کذا و کذا [است]؛ چندین و چند برابر اینها، آنها توانایی نظامی داشتند؛ طرف مقابل آنها هم غزّه‌ی یک وجبی بود. اینجا طرف مقابل یک کشور است، یک کشور ده‌ها میلیونی؛ یک ملّت، کشور پهناور و وسیع. اگر آنها توانستند در غزّه پیروز بشوند، اینها هم خواهند توانست در اینجا پیروز بشوند؛ البتّه اگر آنها هم پیروز میشدند، باز پیروزی اینها احتمالش صفر بود؛ الان احتمالش زیر صفر است. اینها قطعاً ضربه خواهند خورد؛ قطعاً بینی سعودی‌ها به خاک مالیده خواهد شد. ما با سعودی‌ها اختلافات متعدّدی در مسائل گوناگون سیاسی داریم؛ امّا این را همیشه میگفتیم که سعودی‌ها در کار سیاست خارجی‌شان یک وقار و متانتی نشان میدهند؛ این وقار و متانت را هم از دست دادند. چند جوان بی‌تجربه، امور آن کشور را در دست گرفتند و دارند آن جنبه‌ی توحّش را غلبه میدهند بر جنبه‌ی متانت و ظاهرسازی؛ این به ضررشان تمام خواهد شد. من هشدار میدهم به سعودی‌ها، از این حرکت جنایت‌آمیزی که در یمن میکنند باید دست بردارند؛ این در این منطقه قابل قبول نیست. آمریکا هم البتّه از آنها دفاع میکند، حمایت میکند؛ طبیعت آمریکا این است، در همه‌ی قضایا طرف ظالم را میگیرد؛ طرف آن چهره‌ی بد را میگیرد، به جای اینکه طرف مظلوم را بگیرد؛ این طبیعت آنها است، اینجا هم همان‌جور دارند عمل میکنند؛ ولیکن ضربه خواهند خورد، شکست خواهند خورد. حالا جنجال درست خواهند کرد که «ایران در کار یمن دخالت کرد»؛ بله، این دخالت است؛ اینکه ما نشسته‌ایم اینجا دو کلمه حرف میزنیم، این میشود دخالت؛ [امّا اینکه] هواپیماهای جنایتکارشان آسمان یمن را ناامن کرده‌اند، آن دخالت نیست! آنها برای یک چنین دخالتی، بهانه‌های ابلهانه برای خودشان جور میکنند؛ این بهانه‌ها، نه از لحاظ منطق بین‌المللی قابل قبول است، نه ملّتها میپذیرند، و نه خدا میپذیرد. بنابراین آنچه لازم است همین است؛ بایستی اینها هرچه زودتر دست از این جنایت و فاجعه‌باری بردارند. ملّت یمن یک ملّت بزرگی است، ملّت کهنی است، ملّت دیرینی است؛ هزاران سال سابقه دارد. این ملّت این ظرفیّت را دارد، این توانایی را دارد که بنشیند برای خودش تکلیف دولت را معیّن بکند. البتّه کسانی سعی کردند خلأ قدرت ایجاد کنند، جنجال درست کنند، مسائلی را که در لیبی متأسّفانه پیش آمده ــ که بسیار وضعیّت بد و رقّت‌باری امروز در لیبی هست ــ میخواستند همین اوضاع را در یمن [هم] به‌وجود بیاورند؛ خوشبختانه نتوانستند. جوانهای مؤمن، جوانهای علاقه‌مند و معتقدین به منهاج(۱۲) امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) توانستند بایستند در مقابل اینها؛ شیعه و سنّی و شافعی و زیدی و حنفی و همه جورشان ایستاده‌اند در مقابل هجمه‌ی دشمن و ان‌شاءالله پیروز خواهند شد و پیروزی متعلّق به ملّتها است. پروردگارا! برادران ما در هر نقطه‌ی دنیا هستند پیروزشان بفرما؛ پروردگارا! دشمنان اسلام و دشمنان ملّتهای مسلمان را در هر نقطه‌ای که هستند مخذول(۱۳) و منکوب(۱۴) بفرما؛ پروردگارا! ما را با وظایفمان آشنا کن؛ ما را به وظایفمان عامل کن؛ روح مطهّر امام بزرگوار را با اولیائش محشور بفرما؛ ارواح طیّبه‌ی شهدا را با روح مطهّر حضرت صدّیقه‌ی طاهره (سلام الله علیها) محشور بفرما. والسّلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته

۱) در این دیدار، شماری از مداحان و شعرا با قرائت اشعار، به ذکر فضائل و محامد فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) پرداختند.

۲) مرحوم علی آهی شاعر آئینی و مداح اهل‌بیت، شانزدهم فروردین سال جاری در سن ۸۷ سالگی در تهران درگذشت.

۳) مثنوی مولوی، دفتر پنجم

۴) ۱۳۷۲/۹/۱۴

۵) دیوان صغیر اصفهانی با اندکی تفاوت در برخی نسخه‌ها

۶) مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۱۴۲ (با اندکی تفاوت) «فرصتها را مغتنم بشمارید چرا که مانند ابر در حال گذر است»

۷) نهج‌الفصاحه، ص ۴۵

۸) اشاره به شعار سال ۱۳۹۴؛ «دولت و ملت؛ همدلی و هم‌زبانی»

۹) مثنوی مولوی، دفتر اول

۱۰) شانزدهمین اجلاس غیرمتعهدها، از هفتم تا یازدهم شهریور سال ۱۳۹۱ در تهران برگزار شد.

۱۱) خنده حضار

۱۲) راهِ آشکار

۱۳) خوار و ذلیل

۱۴) مغلوب

منبع:http://alghadir.kowsarblog.ir/

 نظر دهید »
10 اسفند 1393 توسط عترت سادات خاموشی

سلام بر تو بانویی که نامش تا همیشه بر تارک تاریخ می درخشد

سلام بر تو ای صدیقه شهیده ، پاره تن رسول خدا

سلام بر تو ای خلاصه جمال خداوند

سلام بر تو که ملائک ، هنوز ذکرشان را با نام تو متبرک می کنند .

سلام بر تو ای مادر آب ها

سلام بر تو که رودخانه های جهان ، راه دریا را با سر انگشت های هدایت تو پیدا می کنند

سلام بر تو که چشمه ها ، نام زلال تو را آواز می خوانند

سلام بر تو که گلها ، شکفتن را از تو آموخته اند و پرستوها پرواز را

سلام بر تو که تمام خاک ، از شرق تا غرب بارگاه توست

سلام بر تو که آفتاب را در دوازده آینه به وسعت آسمان تکثیر کردی

سلام بر تو که نام خدا را با دوازده قلم بر لوح خاک نوشتی

سلام بر تو که دوازده رود بی کران را تا کرانه ابدیت روانه کردی

سلام بر تو ، دختری که مادر پدر شد

سلام بر تو ، بانویی که در حمایت از مردترین ، مرد تاریخ ، شهادت را مردانه به جان خرید .

سلام بر تو ، مادری که قهرمان کربلا را دامان مهرش پرورش داد

و سلام بر تو بانویی که نامش تا همیشه بر تارک تاریخ می درخشد …

منبع : شبکه ثامن

 

 نظر دهید »

فاطمیه سلام الله علیها

10 اسفند 1393 توسط عترت سادات خاموشی

 

نگاه سرد مردم بود و آتش

صدا بين صدا گم بود و آتش

بجاي تسليت با دسته ي گل

هجوم قوم هيضم بود و آتش

***

گرفتي از مدينه گفتنت را

دريغ از من نمودي ديدنت را

ولي با من بگو ساعت به ساعت

چرا كردي عوض پيراهنت را

***

كمي از غسل زير پيرهن ماند

كمي از خون خشك بر بدن ماند

كفن را در بغل بگرفت و بو كرد

همان طفلي كه آخر بي كفن ماند

یازهرا سلام الله علیها

وبسایت شهید آوینی

 

 نظر دهید »

ولایتمداری

12 آذر 1393 توسط عترت سادات خاموشی

شکی نیست که شهدای کربلا فدای ولی خدا شدند و قطعاً حماسه بی بدیل عاشورا بدون یاران اباعبدالله الحسین(علیه السلام) نمی توانست به این گونه زیبا و ماندگار در ذهن تاریخ ترسیم شود. با تامل در تاریخ اسلام درمی یابیم که اوج مسئله ولایت پذیری در تاریخ اسلام در حادثه کربلاست رخ داده است.

البته شاید گفته شود که امروز مثل آن روز جنگی در کار نیست که بتوان در مسیر کربلا حرکت کرد، اما شایسته است که نوع نگاه خود را به این مقوله تغییر دهیم.

باید بدانیم که اکنون دیگر شهادت مثل آن دوره در کار نیست، چرا که شرایط تغییر کرده، اما درسی که می توان و باید از عاشورا گرفت این است که آن طوری که شهدای کربلا ولایت­مدار بودند، ما نیز ولایت­مدار باشیم.

فرهنگ و ادبیات ولایی رفتارها و گفتارهای شهدای کربلا
با دقت در حادثه عاشورا در می یابیم که تمام رفتارها و گفتارهای شهدای کربلا در مسیر فرهنگ و ادبیات ولایی است، در این زمینه حتی می توان به رجزخوانی های شهدای کربلا نیز اشاره کرد که سرشار از حمایت و پشتیبانی از ولایت است.

در صحنه کربلا به تعبیری، همه باید فدای ولی خدا شوند تا درخت نوپای دین رشد کند و آنچه در آنجا مشاهده می‌شود، دقیقاً ترسیم عینی و ملموس ولایت مداری است.

البته باید اعتراف کرد که آنچه امروز بعنوان روح عاشورا منتقل شده و بر ان تاکید می شود، بیشتر جنبه حماسی و ظلم ستیزی این حادثه است، در حالی که موضوع ولایت‌مداری یکی از مبانی اصلی و جریان ساز در عاشورا است که باید بیش از پیش بر آن تاکید کرد.

اتفاقات عاشورا تبعیت بی چون و چرا از ولایت بود
بی شک آنچه در زندگی معصومین (علیه السلام) جاری است، خدای متعال آن را توسط پیامبر اسلام (صلی الله علیه و اله و سلم) در بین ما به ودیعه نهاده است.

منظور این است که اهل بیت (علیهم السلام) صرفاً یک عنوان نیستند، بلکه مجموعه‌ای از منش و روش و رفتار و گفتار هستند که باید تمامی آنها برای ما مایه عبرت و درس‌آموز باشد و با بهره گرفتن از این مبانی است که می‌توان در صراط مستقیم گام برداشت و مسیر حرکت تاریخ را به سمت درست تغییر داد.

با تامل در نهضت عاشورا در می یابیم که آنچه در عاشورا اتفاق افتاد، تبعیت بی چون چرا از ولایت بود؛ آنگونه که عاشوراییان کوشیدند به فلسفه اصلی ولایت دست یابند و بر همان اساس هم حیات جاودان خود را در پیوند با اصل ولایت دیدند.

در واقع لازم است کلمات و جملات ولی را ابتدا بفهمیم و سپس و کامل اجرا کنیم و تا این کار را نکنیم، فایده­ای از دریافت ظاهری گفتار ائمه متوجه ما نمی‌شود، در بین اعمال ائمه اطهار، بدون شک مهم­ترین عملی که باید درک و دریافت کرد، قیام امام حسین (علیه السلام) است، که آن را از چند زاویه می توان مهم قلمداد کرد.

یکی به دلیل اهمیت مسئله شهادت در اسلام و به‌ویژه شهادت ایشان که به اذن خدا و به همین واسطه، عالی‌ترین نوع شهادت بود و دیگر اینکه در مکتب عاشورا شهیدانی پرورش یافتند که هویت خویش را در پیوستگی با عنصر ولایت تعریف کرده بودند.

زنجیره وجود عالم هستی بدون امام از هم جدا می‌شود
هر وقت امام نباشد، زنجیره وجود عالم هستی از هم جدا می شود، لذا کسی که امام شناس باشد، قطعاً ولی شناس نیز خواهد بود، چرا که می داند بدون وجود ولی حرکت در مسیر زندگی دشوار است و این ولایت است که به حرکت، معنا و هدف می‌بخشد.

نمونه تسلیم بی چون و چرا در مقابل ولی، حضرت زینب(سلام الله علیها) بود که در سرتاسر وجودش تابع محض ولایت بود، و ولایت پذیری زینب(سلام الله علیها) را نباید از دیدگاه عاطفی و روابط نسبی بررسی کرد؛ چرا که در اینجا مسئله اطاعت ماموم از امام مطرح است.

در اینجا حضرت زینب (سلام الله علیها) به عنوان یک زن نقش فردی را بازی می‌کند که برای حفظ جان ولی امر، هرگونه خطری را پذیرا باشد و از دشمنان نترسد.

حضرت زینب(سلام الله علیها) حتی در سوگنامه‌هایی که می‌سراید نیز از یکسو از گفتن جملات سست و زننده پرهیز می کند، و از دیگر سو می‌کوشد تا الفاظی را استفاده کند که به نوعی معرف و توصیف‌گر شخصیت و منزلت اهل بیت (علیهم السلام) به‌ویژه امام حسین (علیه السلام) باشد.

مسل‌بن‌عقیل نمونه بارز و مشخص فرد ولایت‌مدار
یکی از شخصیت‌هایی که در شکل‌گیری حادثه عاشورا موثر است و رفتار و گفتار او نمونه بارز و مشخص فرد ولایت مدار است، حضرت مسلم بن عقیل است.

در واقع وقتی نامه‌های فراوانی از سوی مردم کوفه برای امام حسین (علیه السلام) فرستاده شد و حضرت را به کوفه دعوت کردند، امام (علیه السلام) پسر عموی خود، مسلم بن عقیل را با دو نفر دیگر روانه کوفه کرد تا در صورتی‌که شرایط برای حضور حضرت مهیا باشد پس از نیازسنجی به طرف کوفه حرکت کند.

نکته قابل توجه در مساله ولایت پذیری از امام عصر (علیه السلام) توسط مسلم بن عقیل این نکته است که ایشان دستور و سفارش ولی امر خود را تا پای جان و حتی با پذیرش با شهادت لبیک می گوید.

به نوعی می توان نتیجه گرفت که مساله مسلم به عقیل در باب ولایت پذیری از دو منظر قابل تامل است، اول اینکه ایشان خود به تمام معنا مفهوم ولایت پذیری را به منصه ظهور رساند و الگویی جاودان در زمینه ولایت مداری هستند، و از سویی دیگر مردم کوفه می توانستند با تبعیت از فرستاده امام حسین (علیه السلام) که همان مسلم به عقیل بود، می توانستند از آزمونی بزرگ سربلند بیرون بیایند؛ چرا که در آن مقطع تاریخی، پذیرش شرایط مسلم از سوی کوفیان به منزله قرار گرفتن مردم کوفه زیر چتر ولایت امام حسین(علیه السلام) بود؛ که متاسفانه در این امتحان مردود و برای همیشه مصداقی برای ولایت گریزی مطرح شدند.

نویسنده: حجت الاسلام سیدنورالله موسوی‌نیا، مدیرکل تبلیغات اسلامی استان بوشه.سایت اینده روشن

 نظر دهید »

ولایت پذیری-ولایت گریزی-ولایت ستیزی

12 آذر 1393 توسط عترت سادات خاموشی

ولایت پذیری درکربلا

تعبیر مقام معظم رهبری به بهترین شکل بیانگر وفای اصحاب سیدالشهدا(علیه السلام) است. ایشان فرمودند: غدیر عاشورای عوام بود و عاشورا غدیر خواص، در غدیر با آنکه بیعت کردند جفا کردند و در عاشورا با آنکه بیعت از آنان برداشته شد وفا کردند.واقعیت امر همان است که رهبر انقلاب فرمودند.

اما مصادیق ولایت پذیری در عاشورا چه بود؟ در پاسخ باید گفت: ولایت پذیری یعنی خود را ندیدن و مطیع امر ولی امر بودن و سعادت را در اطاعت دیدن، ولایت پذیری یعنی وقتی هدف را مطلوب مولا دیدند از مرگ در راه این هدف نهراسند چنانکه حضرت علی اکبراین گونه بود چنانکه از پدر پرسید آیا ما برحقیم؟ پدر فرمود آری و او گفت پس از مردن باکی نیست. (ابصارالعین ص86) این پاسخ علی اکبر یعنی اوَلا حق آن چیزی است که امام تعریف کند ثانیاً برای رسیدن به حق اگر لازم باشد باید جان داد وثالثاً در اطاعت از مولا تا دادن جان شیرین باید پیش رفت، این یعنی ولایت پذیری یعنی اطاعت محض یعنی سعادت را در شهادت دیدند، ولایت پذیری یعنی باید احساس خودرا در خدمت ولایت قرار دارد یعنی جایی که امر مولا باشد محبت برادر و خواهری در حاشیه قرار می گیرد یعنی وقتی مقابل چشمان خواهر برادرش را به بی رحمانه ترین شکل می کشند اما آن برادر ولی امر او باشد و به او دستور بدهد که به خیمه برگردد او بدون درنگ امر مولا را اطاعت کند چنانکه حضرت زینب (سلام الله علیها) این گونه بود (لهوف 142) ولایت پذیری یعنی حیاتی بعد از ممات امام خود نخواهد و با آنکه ولی امر بیعت را از او برداشت بگوید ما چنین نخواهیم کرد و خدا ما را پس از توزنده نگه ندارد (طبری2/238) چنانکه عباس این گونه گفت ولایت پذیری یعنی در اوج شجاعت و دلیری بودن و برای نبرد بی تابی کردن اما آنگاه که ولی امر دستور به آوردن آب می دهد اطاعت بکند (حماسه کربلا ص288) ولایت پذیری یعنی تشنه باشی و در کنار آب اما آب نوشیدن را پیش از سیراب شدن مولایش بر خود حرام کند و بگوید والله ماهذافعال دینی (مقتل العباس، مقرم ص186) ولایت پذیری یعنی هیچ نگاهی به خود نکند و برای خود پس از مولایش ارزشی نبیند و بگوید، یا نفس من بعد الحسین هونی و بعده لا کنت ان تکونی(حماسه کربلاص292) ولایت پذیری یعنی اینکه چنان یقین به هدف مولای خود داشته باشد که نه یکبار بلکه اگر صد بار زنده شود و کشته شود و باز زنده شود در رکاب امامش بجنگد (لهوف ص119)این مفهوم ولایت پذیری است نگوییم که اینان امامزادگان بودند و طبیعی بود که چنین ولایت پذیر باشند زیرا حسین اگر برادری مانند عباس داشت برادرانی مانند محمد بن حنیفه و عمر اطرف نیز داشت که به همراه امامشان نیامدند تلخ تر آنکه عمر اطراف اوَل کسی باشد که با عبدالله بن زبیر بیعت کند (منتهی الاآمال بخش ذکر اولاد ذکور امیرالمومنین).

 

ولایت گریزی در کربلا

ولایت گریزی یعنی جهل به مقام امامت ویا آنکه امام را تا آنجا که به نفع او سخن بگوید پذیرا باشد و شاید اساسا او را امام نداند و یا امر او را مطاع نپندارد ولایت گریزی یعنی در مقابل امام موضع گرفتن و سخن خود را بالاتر از او دانستن، ولایت گریزی یعنی به امام خود بگوید تو را از فرزندانم بیشتر دوست دارم اما نه خود می آیم نه فرزندانم را می فرستم چون هم تو کشته می شوی وهم فرزندانم. چنانکه محمد (لهوف ص84 به نقل از رسائل کلینی- ترجمه الامام الحسین ص61) ولایت گریزی یعنی به امام حق بگویی اجتماع مسلمین را برهم مزن و در مقابل امامت خروج نکن چنانکه عبدالله بن عمر وعمرة دختر عبدالرحمن گفته اند (فتوح- ابن اعثم 5/43-42) ولایت گریزی یعنی تا نیمه های راه بیاید فرزندانش را بفرستد اما خود نیاید مانند عبدالله بن جعفرکه چنین کرد (طبری 5/387) و ولایت گریزی یعنی از امام خود دعوت کنند، نامه ها بفرستند،ازمردم تعهد بگیرند که پیمان شکنی نکند اما خود نخستین پیمان شکنان باشند آنگونه که سلیمان بن صرد خزاعی بود. (طبری5/261-260).

 

 


ولایت ستیزی در کربلا

نگاه سومی که در عاشورا به ولایت بود تهاجم و مقابله با امام بود،ابن سعد می گوید می دانم که پسر فاطمه­ای و نوه­ی رسول خدا اما با تو می جنگم تا به حکومت ری برسم. (الفتوح2/372)ولایت ستیزی یعنی شمر بگوید با آنکه می دانم پدر و مادر وجد تو بهترین خلائقند اما باید تورا بکشم.(پیشین) ولایت ستیزی یعنی کوفیانی که نامه­ی لبیک یا حسین نوشته بودند در کربلا در مقابل امام بایستند ونامه هایشان را انکار کنند. (تاریخ یعقوبی2/244) ولایت ستیزی یعنی حتی بر بدن قطعه قطعه شده رحم نکنند و با اسبهای تازه نعل شده بر بدن او بتازند و استخوان صدر و ظهر را یکی کنند. (لهوف ص162) ولایت ستیزی یعنی یزیدی که خود پدر و جدش هرگز مسلمان نشدند و نبودند درمقابل امام حق­بایستند و با چوب خیزران بر لب و دندان او بزند و مستانه بخندد و شعر «لیت اشیاخی ببدر شهدوا» بخواند (فتوح 5/11) ولایت سیزی یعنی همان خط سیر ابوسفیانها و ابوجهلها و یعنی چیدن میوه تلخی که در سایه بان نبی ساعده (سقیفه) کاشته شد.

 

تحلیل و نتیجه:

از آنچه نگاشته شد دانسته می شود که هر دریایی راشان نگهداری گوهر نیست و هر زمینی راشایستگی پذیرش باران نیست چنانکه هر دلی را شایسته پذیرش ولایت نیست ودر می یابیم که فراریان احدازخود اشخاصی مانند عبدالله بن عمر را به جا گذاردند تا فراریان عاشورا باشند و مشرکان که در جنگ احد با رسالت نبی مکرم اسلام می جنگیدند از خود یادگارانی مانند یزید به جا گذاردند تادر عاشورا با ولایت سبط احمد بجنگد. و جان نثاران احد ازخود یادگارانی مانند عباس بن علی به جای گذاردند تا با جان از امام خود در عاشورا دفاع کنند و این یعنی در هر زمانی احد و عاشورا تکرار شدنی است و ولایت پذیران به فوز عظیم رسیدند و چون گوهری کمیاب شدند و ولایت گریزان به ندامت کشیدند و توَاب شدند ولایت ستیزان تا ابدیت زمان معدوم و در خواب شدند، همانطور که احد در عاشورا تکرار شد عاشورا نیز در هر زمانی تکرار می شود و هماره این سه گروه عرصه گردانان عاشورا هستند،اطاعت از ولی امریعنی فوز عظیم یعنی شهادت در رکاب امام حسین، اما پیمان شکنی و ولایت گریزی یعنی همان کاری که با مسلم کردند همان را بر سر حسین بیاورند، کوفیان اگر به نائب امام زمان خود یعنی مسلم خیانت
نمی کردند و پیمان نمی­شکستند در عاشورا نیز پیمان شکنی نمی کردند آنها چون با مسلم پیمان شکنی کردند آن جرات را پیدا کردند که در مقابل امام زمانشان حسین نیز بایستند، اکنون نیز هرکه درمقابل ولی امرخود و نائب امام زمان خود بایستد و پیمان شکنی کند تردیدی نیست که او در مقابل امام زمان خود نیز خواهد ایستاد. این درس جاودان عاشوراست. قال تبارک الله و تعالی: اَنا هدیناه السبیل،اماشاکرا و اما کفورا (انسان3).

منبع:فرهنگ اسلام در خانه

 نظر دهید »

الگو دختران ایرانی

25 شهریور 1393 توسط عترت سادات خاموشی

سیرۀ زندگی حضرت معصومه (سلام الله علیها)؛ الگوی جامع برای دختران ایرانی.

مهدی نجفی; در میلاد فرخندۀ حضرت معصومه(سلام الله علیها) و در روزی که با عنوان روزدختر نامگذاری گردیده است شایسته است در زمانه ای که موج هجوم فرهنگی غرب به ویژه به سوی جامعۀ دختران افزایش یافته است، در پی شناخت دقیق از یگانه دختری باشیم که با کسب فضائل بی نظیر، خود را به بالاترین درجات معنوی رهنمون ساخته است به نحوی که از 3 تن از امامان معصوم (علیهم السلام) روایات متعدد و بسیار حیرت انگیز در تبیین جایگاه، فضائل و کرامات آن حضرت بیان گردیده است، لذا باید گفت دست یابی به اوج درجات و فضائل اخلاقی، علمی، اجتماعی، سیاسی… توسط آن حضرت به روشنی می تواند برای جامعۀ دختران ایرانی مورد توجه فراوان قرار گیرد.

بدیهی است جوامع غربی با هجوم به ارزش های اخلاقی، انسانی و نقض کرامت زن در راستای نابودی شخصیتی و هویتی دختران در جوامع بشری اقدام نمودند. لیکن حضرت معصومه(سلام الله علیها) با بهره گیری از معارف ناب شیعی آنچنان دارای جایگاه بی نظیر می باشد که امام رضا(علیه السلام) عبارت «فأن لک عندالله شأناً من الشأن» را در حق آن حضرت بیان می دارد، لذا باید به جامعۀ دختران ایران گوشزد نمود حضرت معصومه(سلام الله علیها) با تلاش بی نظیر در راه کسب معارف اسلامی و اجرای آن در زندگی توانست در نزد خدا دارای جایگاه والا یی گردد به نحوی که به نقل ازیکی از معصومین(علیهم السلام)[1] در رؤیای صادقۀ یکی از علمای بزرگوار[2] ، «خداوند به جهت مصلحت هائی اراده فرموده است که محل قبر حضرت زهرا(سلام الله علیها)برای همیشه از همگان مخفی بماند و لذا قبر حضرت معصومه را تجلی گاه قبر شریف حضرت زهرا قرار داده است».

شفیعۀ روز جزا
اعتقاد به شفاعت انبیا و اولیا از ضروریات مذهب تشیع است و به استناد ده ها آیه و حدیث از رسول اکرم(صلی الله علیه و اله و سلم)در منابع حدیثی شیعه و سنی شفاعت پیامبران، امامان و مقربان الهی از وقایع قیامت است.

در احادیث متعدد بعد از رسول اکرم(صلی الله علیه و اله و سلم)دو تن از خاندان آن حضرت نیز به شفاعت گسترده شناسانده شده اند که می توانند همۀ اهل محشر را فراگیرد:حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)و حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها).
در تبیین موضوع شفاعت حضرت معصومه(سلام الله علیها) می توان فرمودۀ امام صادق(علیه السلام)را مبنای حصول این امر قرار داد که آن حضرت فرمود: «بانوئی از فرزندان من به نام«فاطمه» دختر موسی بن جعفر در آن جا(قم) رحلت می کند که همۀ شیعیان ما به شفاعت او وارد بهشت می شوند». لذا در فرازی از زیارت نامۀ ایشان که از امام رضا(علیه السلام) رسیده آمده است: «یا فاطمه اشفعی لی فی الجنۀ» ای فاطمه، در بهشت ما را شفاعت کن.

به نظر می رسد جامعۀ دختران ایرانی باید به در این امر اندیشه کنند که به راستی چگونه می توان همچون حضرت معصومه(سلام الله علیها) به مقامات بالای دینی و معنوی دست یافت و آن حضرت دارای چه سبک و سیاقی در زندگی اسلامی و آموزه ها شیعی بوده است که به مقام بالای شفاعت نائل می شود؟ آیا این امر از مقام برجستۀ آن بزرگوار در همۀ ابعاد حکایت نمی کند؟

عالمۀ آل عبا
کسب فضیلت و دانش می تواند برای دختران مسلمان به عنوان امری حیاتی در رشد و تعالی در زندگی فردی و اجتماعی مورد نظر قرار گیرد زیرا جوامع غربی با رویکرد مشغول سازی دختران در جوامع بشری به امور سطحی همچون پرداختن افراطی و همه جانبه در تمام ساعات زمانی به مادیات، آرایش، زیبائی، تجملات، هواهای نفسانی، عیش و نوش و… در راستای دوری دختران در جوامع بشری از اخلاقیات، عواطف انسانی، دوری از حیا و عفاف و نیز غفلت از علم آموزی و دانش مفید حرکت نموده است، بدیهی است بسیاری از امور مرتبط با خصائص دختران همچون زیبایی و جلوه نمائی … به نفسه مورد سرزنش دین مبین اسلام نیست لیکن رعایت حدود این امور و پرهیز از ایجاد خسازت و ضرر به حریم عفاف و حجاب از مهمترین خطوط قرمز در مباحث اینچنینی می باشد لذا ضرورت بسط و گسترش علم و دانش از مهمتری مولفه های پیش رو برای دختران می باشد تا با کسب علم و فضیلت در راستای نهادینه کردن مقوله هائی همچون عفاف و حجاب و حیا و نیز ایفای نقش سالم و موثر در حریم عمومی جامعه و کسب رشد وپیشرفت در حریم فردی و اجتماعی نائل گردند، از این رو حضرت معصومه(سلام الله علیها)می تواند به عنوان الگوی بی نظیر در مولفۀ علم آموزی مورد نظر قرار گیرد، احادیثی که از کریمۀ خاندان عصمت و طهارت حضرت معصومه(سلام لله علیها)رسیده است از مقام برجسته آن حضرت در دانش و فضیلت حکایت می کند اما اگر هیچ یک از احادیث هم نبود تنها جملۀ امام رضا(علیه السلام) در زیارت نامۀ حضرت معصومه(سلام الله علیها )برای آگاهی جامعۀ دختران ایرانی از شأن و منزلت آن حضرت نزد خدای بزرگوار کفایت می کرد آن جا که می فرماید: «فأن لک عندالله شأناً من الشأن» همانا برای شما نزد خداوند مقام بسیار والائی است.

این روایت خود مبین فضیلت بی نظیر حضرت معصومه (سلام الله علیها) می باشد لیکن برای تبیین هرچه بشتر می توان این حکایت را ذکر نمود: جمعی از شیعیان به قصد دیدار حضرت موسی بن جعفر و طرح پرسش هائی به منزل آن حضرت رفتند لیکن آن حضرت در مسافرت بودند، این افراد پرسش های خود را به صورت مکتوب به حضرت معصومه(سلام الله علیها ) تحویل دادند و رفتند.روز بعد که می خواستند از مدینه به سوی وطن خود برگردند مجددا مرجعه کردند لیکن هنوز حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) از مسافرت برنگشته بودند لذا نظر به اینکه ناگزیر به بازگشت بودند پرسش های خود را مطالبه کردند تا در سفر بعدی از حضرت بپرسند لیکن حضرت معصومه(سلام الله علیها)پاسخ پرسش ها را نوشت و به آن ها داد، آن افراد در بین راه با حضرت موسی بن جعفر مواجه شدند داستان را به آن حضرت عرض کردند، حضرت فرمود: آن نوشته را به من بدهید چون پرسش ها و پاسخ ها را مطالعه نمود، سه بار فرمود: «فداها ابوها[3]» پدرش به قربان چنین دختری باد.
وجود چنین مولفه هائی در سیرۀ عملی، علمی و رفتاری آن حضرت به وضوح بیانگر بی بدیل بودن آن حضرت به عنوان الگویی جامع برای دختران ایرانی و دیگر دختران جوامع اسلامی و جوامع بشری می باشد از این رو امید است متولیان فرهنگی با دغدغه مندی برای رشد و پیشرفت جامعۀ دختران ایرانی در راستای نشر و گسترش فضائل حضرت معصومه(سلام الله علیها) اقدام نمایند و اینچنین با گام های عملی در راستای مقابله با جنگ نرم دشمنان اسلام و ایران حرکت نمایند.

 

[1] امام باقر(ع)با حضرت صادق(ع)
[2] مرحوم آیت الله سید محمود نجفی مرعشی

[3] زندگانی کریمه اهل بیت(ع)ص53-54

منبع:نسیم دهلران مقالات

 1 نظر

فداها ابوها خطاب به حضرت معصومه سلام الله علیها

25 شهریور 1393 توسط عترت سادات خاموشی

در الگو برداری برای شیوه و سبک زندگی باید به مطالعه درمورد معصومین علیهم السلام و گوش فرا دادن به سخنرانی ها درمورد بزرگوارن پرداخته شود .نکته ای که از این متن فهمیده میشود فداها ابوها می باشد که جای تامل برای دختران مسلمان دارد که چرا؟

متن الکترونی سخنرانی را می آوریم:

خوب راجع به حضرت معصومه، چيزي كه نو نو نو نو نو است اين است. ما كلمه‌ي «فداها ابوها» را از پيغمبر شنيده بوديم. كه پيغمبر به فاطمه زهرا فرمود: «فداها ابوها» پيغمبر فداي تو! هفته‌ي گذشته ديديم براي حضرت معصومه هم هست. جمعي از ياران امام كاظم سؤالهاي علمي داشتند، نامه‌هاي متعدد سؤالهاي علمي، در خانه موسي‌بن جعفر آمدند. آقا خانه نبود، حضرت معصومه خانه بود. نامه‌ها را گرفت حضرت معصومه جواب داد و به اينها داد و رفتند. در راه برگشتن امام كاظم را ديدند. گفتند: آقا نبودي نامه‌ها و سؤالهايي كه خيلي پيچيده و علمي بود داديم حضرت معصومه جواب داد. حضرت در كوچه گفت: بدهيد ببينم چه جوابي داده است؟ موسي‌بن جعفر(علیه السلام) نامه‌ها را گرفت، كه ببيند حضرت معصومه چه جوابي داده است، وقتي جواب‌هاي علمي و منطقي حضرت معصومه را ديد، موسي‌بن جعفر در كوچه فرمود: «فداها ابوها»، «فداها ابوها»، «فداها ابوها»! سه مرتبه. اين حديث براي من نو نو نو بود.

هنوز امام كاظم به دنيا نيامده، امام صادق فرمود: نوه‌ي من، نوه‌ي من يعني حضرت معصومه، چون حضرت معصومه دختر امام كاظم و امام كاظم پسر امام صادق است. فرمود: هركس نوه‌ي مرا در قم زيارت كند، بهشتي است. به خاطر شفاعتش جمع كثيري به بهشت مي‌روند. سه تا امام راجع به زيارت حضرت معصومه صحبت كردند. امام صادق، امام رضا، امام جواد. زيارتنامه‌ها بعضي‌هايش را علما كلماتي را كنار هم گذاشتند زيارتنامه درست شده است. چون زيارتنامه را مي‌شود جعل هم كرد. يعني يك چيزي مثل نماز صبح نيست كه نشود تكانش داد. مي‌شود آدم مثلاً يك زيارتنامه‌ها هم براي كسي درست كند. اين اشكالي ندارد. ولي زيارتنامه حضرت معصومه را خود امام رضا تعيين كرده است. از اول از «السلام علي آدم صفوة الله» تا آخر! تمام زيارتنامه حضرت معصومه از جانب مبارك امام رضا است. و يك درسي هم در زيارت حضرت معصومه هست اين را بايد به همه بگويم. و آن اينكه وقتي شما مي‌خواهي به يك كوچك سلام كني بزرگان را فراموش نكني. بزرگان را فراموش نكني. اين ادب كار است. مسأله‌ي مهمي است و يك خاطره برايتان بگويم.

زمان شاه ما تربت حيدريه رفتيم سخنراني كنيم، جمعيت انبوهي بود. اتفاقاً آن شب پيرمردهاي تربت حيدريه هم آمده بودند پاي منبر، چند تا آيت‌الله داشت، ريش سفيد، پيرمرد… يك جوان علاقه‌مند به ما شد بلند شد نعره كشيد و گفت: آقاي قرائتي! گفتم: بله. گفت: درود بر تو! اين علماي ما آيت‌الله‌هاي ما خوردند و خوابيدند اين حرف‌هايي كه تو امشب به ما گفتي، اين آيت‌الله‌ها نزدند. اي خاك بر سر! بگويم: خفه شو يك جوان احساساتي منفجر مي‌شود. بگويم: درست گفتي. همه‌ي علماي شهر خراب شدند. آخوندها وقتي گير مي‌كنند مي‌گويند: صلوات ختم كنيد، در اين صلوات فكر مي‌كنند. من آنجا گير كردم چه كنم. گفتم: اجازه بده تخته را پاك كنم. پشتم را به مردم كردم و به هواي تخته پاك كردن گفتم: خدايا الآن خودت بودي چه مي‌كردي؟ من چه كنم؟ آخر يك كسي مكه آمده بود گرمش شده بود. مي‌گفت: خدايا ما كه آمديم حالا خودت بودي مي‌آمدي؟ حالا ما خدايا چه كنم! اين جوان را خودت برسان چه كنم. نمي‌دانم چه كنم! همينطور كه تخته را پاك مي‌كردم يك چيزي را خدا به من كمك كرد. گفتم: و اما تو جوان! مثل تو مثل كسي است كه در يك سالن بيايد و بگويد: اي لامپ درود بر تو كه به ما نور مي‌دهي. اين آهن‌هاي درون سقف عمري بالاي سر ما هستند هيچ نوري به ما ندادند! آقاجان نور از لامپ است. اما اين لامپ بند به همان آهن است. تو از من استفاده كردي اما من نزد همين آيت‌الله درس خواندم. اين آيت‌الله مثل آهن است. من مثل لامپ هستم. تو زنده‌باد شيشه مي‌گويي. به آهن‌ها فحش مي‌دهي؟ بنابراين حرفت درست است. حرف‌هاي مرا آيت‌الله‌ها نزدند، اما به من بگو: آقاي قرائتي اين حرف‌ها را از كجا ياد گرفتي؟ مي‌گويم: نزد همين آيت‌الله‌ها درس خواندم. خلاصه جمعش كردم.

منبع:درس هایی از قرآن حوزه‌ي علميه‌ي قم در دامان حضرت معصومه (سلام‌الله‌عليها) منبع الکترونیکی کتابخانه تبیان

 1 نظر

علم و آگاهی در سبک زندگی

25 شهریور 1393 توسط عترت سادات خاموشی

«علم و آگاهي» مقدمه عمل است و براي تزکيه و تهذيب نفس بايد با علوم و معارف ديني آشنا شد.

علم و آگاهي، روشنگر راه اطاعت و بندگي است، بينايي و بصيرت را براي انسان به ارمغان مي آورد و راه حق را از باطل جدا مي کند. در بسياري از آيات و احاديث به آموختن و فراگيري علوم ديني سفارش شده است و از آنجا که «تعليم و تعلم» از اصول اساسي اسلام است، اهل بيت پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) که کانون اصلي معارف الهي بودند، به تعليم و تعلّم کودکانشان اهتمام مي ورزيدند.
در خانواده امام موسي بن جعفر (عليه السلام) نيز شرايط و زمينه براي تعليم و تعلم فرزندان فراهم بود. فرزندان حضرت ، هر يک بنا به استعداد و ظرفيت هاي وجودي خويش، از اين شرايط استفاده مي کردند.

حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها در چنين محيطي در ميان خانواده اي عالم تحت آموزش پدر و مادر و برادر بزرگوارش با معارف اسلامي آشنا شد و به سرعت مراحل رشد علمي را پيمود و به مراحل بالاي علوم ديني به گونه اي دست يافت که از ايشان به عنوان يکي از «بانوان عالم شيعه» ياد مي شود. شرايط سخت و اختناق موجد در زمان زندگي آن حضرت، مانع از ثبت کامل فعاليت ها و فضايل خاندان اهل بيت(عليه السلام) بود؛ با اين همه، اطلاعاتي که از فعاليت علمي حضرت معصومه (عليها السلام) بر جاي مانده، بيانگر جايگاه والا و عظمت علمي آن حضرت است.

باشدکه دختران مسلمان با الگو برداری از بانو عالم شیعه حضرت معصومه سلام الله علیها به موفقیت های علمی و آگاهی و در امور منزل برسند.

 نظر دهید »

مقام دختران به برکت حضرت معصومه سلام الله علیها

25 شهریور 1393 توسط عترت سادات خاموشی

برای الگو برداشتن و نکته برداری از سیره و سبک زندگی حضرت معصومه سلام الله علیها  و توجه به مقام دختران مسلمان سخنرانی در این مورد را آوردیم:

توجه و عنايت اسلام و پيشوايان ديني به دختر

دلم مي‌خواهد سي، چهل تا نكته بگويم در 25 دقيقه. خيلي فشرده. خداوند اسم دختر را قبل از پسر برده، مي‌گويد به هركس بخواهيم اول دختر هبه مي‌كنيم. بعد مي‌گويد: به هركس بخواهيم پسر مي‌دهيم، «يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ إِناثاً» بعد مي‌گويد: «وَ يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ الذُّكُورَ» (شوري/49) به هركس بخواهيم دختر هبه مي‌كنيم، به هركس بخواهيم پسر هبه مي‌كنيم، اما اسم دختر را اول برده است.

در روايت هم داريم اگر چيزي را خانه آورديد اول به دختر بدهيد. خداوند هم بين پسر و دختر گفته: آنهايي كه با من گفتگو مي‌كنند اول دخترها باشند. دخترها قبل از پسرها به تكليف مي‌رسند، يعني شما زودتر رابطه‌تان را با من برقرار كنيد… و قتي به امامان ما مي‌گفتند: بچه‌دار شديم. نمي‌پرسيد پسر است يا دختر؟

دختر مي‌تواند به جايي برسد كه تمام مراجع تقليد در سرزمين او به مرجعيت برسند. بالاي ده هزار طلبه از صد كشور دنيا در قم درس مي‌خوانند و علوم اهل بيت را به دنيا پخش مي‌كنند و اين به بركت بي‌بي حضرت معصومه(سلام الله علیها) است. و شما خدمه در اجر تمام زوارها شريك هستيد. زوار هم زياد دارد. امام رضا آدم فكر مي‌كند زوارش بيشتر است، بعد معلوم مي‌شود كه نه حضرت معصومه آمار زوارش بيشتر است، چون حضرت معصومه دو ساعت زيارت مي‌كنند مي‌روند، آن كسي كه صبح زيارت مي‌كند شب نيست، آن كسي كه شب زيارت مي‌كند فردا صبح نيست. چون مسير هفده استان است، سلام و خداحافظي. ولي مشهد چون چند روز مي‌مانند قهراً آدم احساس مي‌كند بيشترند، ولي از نظر آماري زوارهاي قم بيش از زوارهاي امام رضا هستند. آن طوري كه مسئولين به من فرمودند. اين يك مسأله و شما كه خدمه هستيد در همه‌ي اين ثواب‌ها شريك هستيد، به چه دليل؟به دليل اينكه عده‌اي مكه رفتند كفش‌هايشان را كنار يك نفر گذاشتند. گفتند: كنار اين كفش‌ها بنشين و حفاظت كن، ما مي‌رويم طواف مي‌كنيم. امام فرمود: تو كه كنار كفش‌ها نشستي، ثوابت از آن كسي كه طواف مي‌كند كمتر نيست.

درس هایی از قرآن حوزه‌ي علميه‌ي قم در دامان حضرت معصومه (سلام‌الله‌عليها) منبع الکترونیکی کتابخانه تبیان

 نظر دهید »

الفباي فرهنگ معصومه (سلام الله عليها)

25 شهریور 1393 توسط عترت سادات خاموشی


استفاده از الفباي فرهنگ معصومه (سلام الله عليها) برای استفاده در سبک زندگی اسلامی

نويسنده: محمود مهدی پور
بانوي کرامت ، تو آيت بزرگ خدايي که عارفان سترگ و عرشيان خاک نشين بر سنگ آستانه ات بوسه مي زنند .
مراجع عظام از مرقد مقدست نور و نيرو مي گيرند .
غرورها همه در آستان قدسي ات غروب مي کند ، شاهان ، سر تسليم بر آستانه ات نهاده اند ،و دهها شاهزاده و وکيل و وزير ، به غلامي و چاکري اين بارگاه بهشتي مي بالند .
عالمان ، مفسران ، محدثان ، خطيبان ، محققان و نويسندگان ، صالحان ،صديقان و شيدان هزاران ، هزاران ، در باغ بابلان تو نغمه سرايي دارند .
سلام اي کوثرستان سخاوت
که از دست تو مي بارد کرامت
الفباي فرهنگ معصومه (سلام الله عليها) را به خاک پاي تو تقديم مي دارم و اين ستايشنامه را شايسته ايوان بلند آينه ات نمي دانم .

- آ -
آدم در بامداد ميلادت به خويش مي بالد و آسمان را آذين مي بندد .
آواي زيباي “آزادي” از آستان بلندت به گوش مي رسد ؛ “آزادي” در زيارت تو به “استقلال” مي رسد . “پيروزي"چشم اميد به آسمان کرامت تو دوخته است . آفتاب آئينه دار طلعت توست . آرزوي زائرانت زيارت مهدي (عجل الله تعالی فرجه شریف ) است . تو آب خيات تشنگان آئين خدايي و عالمه آل محمد (صلی الله علیه و اله و سلم) .

- الف -
الفباي اسلام را شما به جهان آموختيد . ارمغان اخوت را از دارالايمان تو داريم . احسان و اخلاق وايثار را در حريم تو مي آموزيم و باغ ارم را در ساحل آستانت مي جوييم . درعصر انتطار ، فقيهان ، انديشمندان شهر تو را جانشين حجت خدا مي دانيم.

- ب-
تو بانوي بوستان توحيدي. برج بلند اميدي . بارگاهت کانون بيداري است و باغ سرسبز زندگي . بهشت موعود الهي در انتظار زائران ديار توست. اي بانوي بزرگ !
“بيت النور” پر نورتر و باران بهار آفرين الهي برسرزمين قم هميشه ريزان باد .

- پ-
پاکي و طهارت ميراث خاندان شماست ، پيروزي ، پاداش پروردگار به پيروان راستين شما و پارسايي ، “پايان نامه ” دانش آموختگان مدرسه عشق شما. دل پيران عارف پاي بست معصومه (سلام الله عليها) است . و پادگان جوانان پاک دل پاي تخت معصومه (سلام الله عليها) . پرچمش در اهتزاز و پروانگان پيرامونش هماره در پرواز .

- ت -
تربت قم ، تاج تشيع بر سردارد . تنديس فداکاري است . تاريخ ايمان و تلاش شيعه است و کارگاه تابوت طاغوت ها . تکبير گويان قم ، تن پوش تقوا به تن دارند و تبه کاران از تندر قيام قم تب لرزه مي گيرند . زائرانش تکبير و تسبيح و تحميد - شعار جاودانه زهرا (سلام الله عليها) - را در زيارت تو تکرار مي کنند .

- ث -
تو خواهر ثامن الحججي ، آفتاب طوس.
تو ثاني کوثري ، مهتاب مدينه .
تو ثمره درخت امامتي و در ثمين ولايت.
ديدار کويت ثواب بهشت برين دارد .
مدح و ثنايت سرمه ديدگان ساعت ها و ثانيه ست .

- ج -
چشم و چراغ قم و سرچشمه فياض فيضيه ، فاطمه معصومه (سلام الله عليها) است . چادر نمازش افتخار چراغ اخضر است و چرخ نخ ريسي مارش مدار استقلال کشور . چترعنايت بر سر جهان دارد .
نامش ، چهل کليد چاره ساز مشکل هاست. چهل اختران ، همراهان شيدايش ، و چشمه آفتاب ، قصه اي از چلچراغ ايوانش .

- ح -
معصومه جان !
حرمت ،حوزه حيات وحقيقت است وصحن وسرايت . پايگاه دفاع از حياء و حجاب و حکمت و حشمت .
هنوز صداي رساي ” فقيه بافقي ” در دفاع از حجاب و حرمت خانه ات در آفاق قم طنين دارد . و حضور حقيرانه حمايل پوشان رضاخاني فراموش نشده است .
تو فرزند فرزانه حسنين و حامي باوفاي پيرخميني ، تو بانوي حماسه و حريتي که حديث غدير را به روايت نشستي .

- خ -
خدا را ناموس ،خديجه را دختر ، و خورشيد خراسان را خواهري .
توخاتون محشري که عطر خاتم پيامبران و خديجه بزرگ را به ديار قم آوردي و خاک قم را تا اوج خورشيد برکشيدي . با اقامت هفده روزه در اين ديار، بين قم و مدينه عقد اخوت بستي و بذر “خردورزي” کاشتي و خوشه هاي “خدمت” و “مهر”
و “عدالت” و"اخلاق آسماني” به خلق جهان بخشيدي .

- د -
دين از ديار تو، راه مي سپرد و آفاق گيتي را فتح مي کند و ديو و دد ازدر گاهت مي گريزد. دل هاي حق باوران با ياد خاندان شما مي تپد. درس قران و درايت حديث در سايه بلند تو تدريس مي شود. دولت سراي شما دارالشفاي دردمندان است و دستان کرمت ، دستگيره ستارگان و درفش “دولت ابرار".

- ذ -
ذي القعده هنوز ذوق زده ميلاد توست. ذلت از زندگي شما خانواده بدور است. ذوالفقار علي (علیه السلام) پشتوانه انديشه هاي عزت آفرين شماست . شما ذريه پيامبر رحمتيد.
ذکر خدا بر لب داريد و ذره پروري را از ذات ذوالجلال آموختيد.
حافظه گيتي بزرگترين ذبيح تاريخ را از قبيله شما مي شناسد. ذاکره روزگار براي
بشريت ذخيره اي چون فرهنگ و معارف شما به ياد ندارد و بيداد در کوير قم چو نمک ذوب مي شود.

- ر -
“رواق نور” تو، يادآور"روضه نبوي” است. تو راه قم را به مدينه رسول (صلی الله علیه و اله و سلم) گشودي و روح “رضوي” در کالبد شهر و کشور ما تو دميدي . در راه رضاي دوست ، برادري چون امام رضا (علیه السلام) داري. و خود “راضيه مرضيه اي ” که باب رحمت و رضوان رب العالمين را در برابر ما باز کردي.

- ز -
زاغه نشينان ، نام شهر تو را زمزمه مي کنند و زنان و مردان آگاه عالم از زمزم عرفان تو سيراب مي شوند.
زمين و زمان شاهد زهد و ساده زيستي شماست . زر و زور و تزوير در کوره ولاي شما مي گدازد و ديو زشتي در زنجير همت شماست . تو يادگار زهرايي و همتاي زينب کبري. آسمان زندگي به نام شما زينت يافته است.

- س -
سلام معصومه (سلام الله عليها)!
سلام هي حتي مطلع الفجر.
سلام قولا من رب رحيم.
هفت سين سلام و سلامت ، تقديم به سيماي والاي تو باد. که ستارگان ، سرود سبز تو را مي خوانند. تو زاده سپهر ولايتي. تو فرزند سلطان دلهايي که سرافرازان عالم دست بر سينه به خدمتت ايستاده اند.
“ستارگان حرم ” فهرستي از سرداران فرهنگ شماست.

- ش -
شما ، از اهل بيت آفتابيد
گل جان محمد را گلابيد
شاهچراغ برادر و ياورت. و شاه خراسان امام و رهبر شماست.
شهيدان ، پروردگان دامان تربيت شمايند و شمع تاريخ و شاهد فردا.
شبيه زينبي و شيداي زهرا(سلام الله عليها) ، شهره کرامتي و شفيعه محشر.
من شهادت مي دهم معصومه اي
افتخار هر ديار شيعه اي

- ص -
صداقت را بايد از تو آموخت که صديقه اي از تبار صادقاني. صراط مستقيم ، راهي به سوي ولايت توست. در صدف صداي رساي عدالت. در صبوري به زينب اقتدا کردي و به “صحن عتيق” تو صلاي آزادي در سر دارد. صحن نوات نويد نور و روشنايي مي دهد.

به ادامه مطلب مراجعه نمایید


ادامه »

 1 نظر

مناسب ترین الگوبرای دختران در سبک زندگی حضرت معصومه سلام الله علیها

24 شهریور 1393 توسط عترت سادات خاموشی

حضرت معصومه سلام الله علیها

در بعضی مواقع شاید به ذهن و زبان بعضی این مطلب جاری شود كه مناسب ترین الگو برای زنان عالم فاطمه زهرا سلام الله علیها می باشد و چه بسا این مطلب فی نفسه صحیح نیز باشد اما با كمی تأمل در می یابیم كه مسأله آن چنان كه بعضی می پندارند آسان نیست اگر چه كه بر زبان یا قلم ، جاری ساختن آن آسان است و علت آسان نبودن این است كه ما با كمی دقت در می یابیم كه فاطمه زهرا سلام الله علیها از چنان مقامی برخوردارند كه از دسترس عموم مردان و زنان عالم حتی بسیاری از اولیاء الله نیز خارج است و بقول مرحوم محقق اصفهانی :

فهم به اوج قدس ناموس اله كی رسد فهم كه نعت بانوی خلوت كبریا كند1

آن بانویی كه در روایات تصریح شده است كه : جبرئیل امین كه اقرب ملائكة الله عندالله می باشد در طول هفتاد و پنج روز بعد از پیامبر صلی الله علیه وآله مكرر بر وی نازل می شد و اخبار آینده را به او خبر می داد و او نیز بر امیرالمۆمنین علیه السلام املا می فرمود تا این كه مصحف مقدس فاطمه سلام الله علیها كه در نزد ولی عصر -عجل الله تعالی فرجه الشریف - محفوظ است به خط مبارك امیر المۆمنین علیه السلام نگاشته شد (2) .

شخصیتی كه در مورد او از امام زمان - عجل الله تعالی فرجه الشریف - نقل شده است كه فرموده اند :

« لی فی ابنة رسول الله أسوة حسنة »

برای من در دختر رسول خدا الگوی نیكو می باشد !!

پس با این وجود حضرت زهرا سلام الله علیها الگوی اولیای خدا هستند و باز به قول محقق اصفهانی :

لیله قدر اولیا نور نهار اصفیا كیست جز او كه همسری با شه لا فتی كند ؟(3)

چگونه خواهد بود حال خواهری كه در ظاهر به دنبال برادر خود است اما در واقع به دنبال امام زمان و ولی خدا ، راهی دیار غربت شده است و حاضر است كه راهی طولانی مثل از مدینه تا مرو را بپیماید تا به مولا و سَرور خود برسد

اما در درجه ای پایین تر و نزدیكتر به افق ما محبوسین در عالم خاك می توان فاطمه معصومه سلام الله علیها را به عنوان الگو برای یك زن مسلمان معرفی نمود ، بانویی كه بر مردان زمان خود سرآمد بود ، در زمانی كه بسیاری از افراد به ظاهر شیعه و حتی بسیاری از نزدیكان حضرت رضا علیه السلام امامت حضرت را مورد انكار قرار دادند اما خواهر بصیر و صاحب معرفت او نه تنها امامت او را انكار نمی كند و در آن تردید نیز نمی نماید بلكه خود را برای رساندن به امام خود به مخاطره می اندازد تا جایی كه جان خود را در این راه در طبق اخلاص می گذارد و به پیشگاه برادر و امامش تقدیم می نماید پس به جرأت می توان او را شهیده امام رضا علیه السلام نامید ، وقتی كه فرموده اند :

« ألا من مات علی حب آل محمد مات شهیدا »(4)

و همچنین :

« كسی كه در راه كسب علم از دنیا برود شهید است» یا «كسی كه در مقام دفاع از جان و مال خود كشته شود شهید است »(5)

پس چگونه خواهد بود حال خواهری كه در ظاهر به دنبال برادر خود است اما در واقع به دنبال امام زمان و ولی خدا ، راهی دیار غربت شده است و حاضر است كه راهی طولانی مثل از مدینه تا مرو را بپیماید تا به مولا و سَرور خود برسد. قطعا اگر مسأله امامت نبود داستان فاطمه معصومه سلام الله علیها به گونه ای دیگر رقم می خورد چرا كه اگر صرفا قضیه خواهری و برادری مطرح بود ایشان برادران و خواهران دیگری نیز داشتند اما چنین ارادتی كه او را زبانزد خاص و عام قرار دهد نسبت به سائرین از ایشان مشاهده نشده است. قطعا فاطمه معصومه سلام الله علیها در زمینه معرفت به مقام امامت ، دارای ویژگی برجسته ای بودند كه زیارت ایشان عِدل و نظیر زیارت معصومین علیهم السلام شده و همانگونه كه زیارت معصومین علیهم السلام بهشت را به دنبال دارد به فرموده امام رضا و امام جواد علیهما السلام زیارت فاطمه معصومه سلام الله علیها نیز بهشت را به دنبال خواهد داشت :

دارای چه كرامتی است این كریمه اهل بیت سلام الله علیها كه عالمان شیعی در طول اعصار و قرون از شهر او سربرافراشته اند و به اوج عزت رسیده اند و خاك درگاه او را سرمه چشم خود می كنند و با تمام فضائل و مقامات ، خود را در برابر او خوار و ذلیل می بینند

« من زار عمتی بقم فله الجنة »(6)

هر كس كه عمه مرا در شهر قم زیارت نماید بهشت برای او خواهد بود !

فاطمه معصومه سلام الله علیها چه مقام ویژه ای نزد خدا داشته است كه مزار او « عُشّ آل محمد » و حرم اهل بیت علیهم السلام شده است ؟! (7) و دارای چه كرامتی است این كریمه اهل بیت سلام الله علیها كه عالمان شیعی در طول اعصار و قرون از شهر او سربرافراشته اند و به اوج عزت رسیده اند و خاك درگاه او را سرمه چشم خود می كنند و با تمام فضائل و مقامات ، خود را در برابر او خوار و ذلیل می بینند ؟! دارای چه شخصیتی بوده است كه با حضورش در قم ، این شهر به سه در از درهای بهشت تبدیل می شود (8) و شیطان هنگام معراج پیامبر صلی الله علیه وآله از آنجا رانده می شود (9) و این شهر لیاقت این را پیدا می كند كه در آخر الزمان در مقدمه ظهور مردی از آن قیام كند كه پشت طواغیت زمان را بلرزاند (10) و مأمن و مأوای شیعه شود و علوم آل محمد از آن به سراسر دنیا منتشر شود (11) و به نجف اشرف فخر بفروشد و در نهایت محل پرورش سربازان ظهور حضرت حجت - عجل الله تعالی فرجه الشریف - شود ؟! (12)

پی نوشت ها :

1و3-دیوان کمپانی در ستایش فاطمه سلام الله علیها بخش میلاد

2-کافی ج1 ص239 .

4- بحار ج23 ص233 .

5- روض الجنان ص111 .

6- بحار ج48 ص316 و317 .

7- همان منبع .

8- مستدرک سفینة البحار ج8 ص262 .

9- علل الشرائع باب 373 ح1 .

10- بحار ج 57 ص216 .

11- همان منبع .

12-همان منبع.

حمید حاج علی

مدرس حوزه علمیه

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان

 نظر دهید »

عبادت و بندگی و سبک زندگی حضرت معصومه سلام الله علیها

24 شهریور 1393 توسط عترت سادات خاموشی

بنا به تصریح آیه كریمه قرآن ، هدف از خلقت انسان چیزی جز عبادت و بندگی خداوند متعال نیست كه :

وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الاِنْسَ اِلّا لِیَعْبُدُونِ ” (سوره مباركه ذاریات, آیه 57) : جن و انس را نیافریدیم جز برای این كه عبادتم كنند (و از این طریق تكامل یافته و به من نزدیك شوند)".

آنان كه به این هدف پی بردند در راه رسیدن به عالیترین مرتبه آن كه حصول یقین و اطمینان و نفس مطمئنّه شدن است، سر از پا نمی شناسند و بهترین ساعات زندگی خود را زمان عبادت و راز و نیاز به درگاه ذات بی نیاز می دانند و در خلوت شب سر بر آستان دوست می نهند و راز دل با محبوب خویش می گویند و عاشقانه با او به گفتگو می نشینند و به این آرزو زنده اند كه در حال نماز و راز و نیاز به ملاقات حق بشتابند و مخاطب حضرتش قرار گیرند كه :

” یا اَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعی اِلی رَبِّكِ راضِیَة مَرْضِیَّة” (سوره مباركه فجر , آیه 28- 27) : ” ای روح آرامش یافته به سوی پروردگارت برگرد در حالی كه هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است".

یكی از والاترین عناوینی كه نشان دهنده بلندی مرتبه علم و آشنایی كریمه اهل بیت (علیهم السلام) با معارف بلند اسلام و مكتب حیاتبخش تشیّع است ؛ محدّثه بودن آن حضرت می باشد كه بزرگان علم حدیث احادیث و روایات رسیده از آن حضرت را در كتابهای خود نقل نموده اند

یكی از عالیترین نمونه های عبادت و بندگی خدا از خاندان ولایت و امامت ، كریمه اهل بیت فاطمه معصومه (علیها السلام) است. او كه عبادت و شب زنده داری هفده روزه اش در واپسین روزهای عمر شریفش ، گوشه ای از یك عمر عبودیّت و خضوع و خشوع آن زاده عبد صالح خدا در برابر ذات پاك الهی است و این بیت النّور (بیت النور, همان حجره ای است كه آن حضرت در مدّت اقامت هفده روزه اش در منزل موسی بن خزرج , در آنجا مشغول عبادت بود كه هم اكنون هم این حجره در میدان میر , خیابان چهار مردان و در كنار مدرسه ستّیه برقرار است و مورد توجّه دوستداران اهل بیت (علیهم السلام) می باشد.) و معبد و محراب به یادگار مانده آن صفّیه الله است كه- از بركات راز و نیازهای شبانه آن بضعه موسی (علیه السلام) - تا دامنه قیامت هدایتگر و الهام بخش بندگان عاشق عبادت و ولایت می باشد.

منبع: مقالات تبیان

 نظر دهید »

اخلاق و سبک زندگی حضرت معصومه سلام الله علیها

24 شهریور 1393 توسط عترت سادات خاموشی

از دلایل عظمت روحی و مقامات معنوی و اینكه آن بزرگوار از جمله مقربان است، وجود اخلاق حسنه و صفات جمیله،

مانند: صبر و تحمل و استقامت در راه خدا و رضا بر رضای الهی و تسلیم در مقابل قضا و قدر الهی است كه ایشان در طول عمر كوتاه خود به این صفات و نظایر آنها مشهورند.آنچه قابل توجه است اینكه همه فرزندان شریف امام موسی(علیه السلام) به ظلم ها و فشارهایی كه از ناحیه دشمنان مثل خلفای بنی عباس وارد می شد مبتلا شدند و مهم تر از همه زندانی شدن امام موسی(علیه السلام) توسط هارون برای مدت طولانی بود كه همه فرزندان حضرت از فراق و دوری و مصیبت پدرشان در رنج شدید بودند.از همه بالاتر مصیبت شهادت آن حضرت در زندان بغداد توسط عمال هارون الرشید و بعد از آن حكومت فرزندش مأمون است كه بسیار شخص زیرك و شیطانی بوده است و در زمان او فرزندان موسی بن جعفر(ع) تبعید شده، در بلاد اسلامی آواره شدند و عده زیادی به شهادت رسیدند، مانند: احمدبن موسی شاه چراغ و برادران و برادرزادگان آن حضرت كه هر كدام داستان غم انگیزی دارند.

از مصایب مهم، هجرت اجباری بزرگ این خاندان، امام رضا(علیه السلام) است كه هر یك از این امور برای حضرت معصومه(سلام الله علیها) و فرزندان موسی بن جعفر(علیه السلام) طاقت فرسا بوده است كه آن بزرگواران به جان خریدند و برای رضای خدا صبر پیشه كردند و با این كار عظمت روحی و جلالت قدر اولاد موسی بن جعفر(علیه السلام) برای همگان روشن گردید.

حضرت معصومه با تلاش های خود و مجاهدت های طاقت فرسا، حقیقت اسلام و مذهب شیعه امامیه را حفظ و حراست كردند. شاهد آن هجرت مهم و غریبانه و ارتحال آن حضرت در شهر مقدس قم است كه نشان دهنده فضایل نفسانی و صبر و استقامت آن مخدره جلیله است.گرچه به ظاهر این هجرت به منظور دیدار با برادرش امام علی بن موسی الرضا(علیه السلام) بوده كه حتما با عده ای از برادران و محارم صورت گرفته است، اما جنبه های سیاسی هم بر این هجرت مترتب بوده است و می تواند از یك جهت به منظور پشتیبانی از ولایت عهدی امام رضا و از جهت دیگر افشای مكر و خدعه مأمون باشد، ولی قضا و قدر الهی بر این تعلق گرفته بود كه آن بزرگوار در بین راه به عالم ملكوت پرواز كند و به دیدار برادر نایل نیاید؛ چنان كه از امام رضا(علیه السلام) نقل شده آن حضرت به حضرت فاطمه معصومه(علیها السلام) خبر داده بودند كه «تو قصد خراسان می كنی، لكن در ساوه كه می رسی، مریض خواهی شد و در قم وفات خواهی كرد».

شهرت آن سیده جلیله به لقب معصومه در میان مسلمانان و اهل تاریخ و حدیث بی جهت نیست، بلكه متناسب با مقام بلند عصمت است كه آن بانوی بزرگ تاریخ دارا بوده است و هیچ گونه تعجبی در مطلب نیست؛ چون در جای خودش ثابت شده است كه مقام عصمت تنها به پیامبر و امام اختصاص ندارد، بلكه مردان و زنان دیگری هم به این مقام بلند نایل آمده اند، مانند: حضرت مریم كه خداوند شهادت به طهارت او داده است. چون ملاك تقرب انسان به مقام قرب الهی، رعایت تمام احكام و دستورهای خدای متعال است كه از راه ریاضت و مجاهدت در راه خدا به دست می آید.این بانوی بزرگ اسلام نمونه كامل زهد و تقوا و عفاف و عبادت و دعا و راز و نیاز با خداوند متعال بوده است؛ حتی دوران كوتاهی كه در قم در حال حیات بوده اند، عبادت او زبانزد عام و خاص بوده و محراب عبادت ایشان در خانه موسی بن خزرج كه در محله میدان میر واقع است، شاهدی بر این مدعا است كه بعد از چند قرن مورد طواف و زیارت ارادتمندان اهل بیت(علیهم السلام) می باشد؛ در حالی كه مدت اقامت ایشان در قم، هفده یا شانزده روز بیشتر نبوده است و در این مدت بیمار و مشغول معالجه و مداوا بودند.

منبع:مقاله علی محامد یزدی

 1 نظر

احادیث و سبک زندگی حضرت معصومه سلام الله علیها

24 شهریور 1393 توسط عترت سادات خاموشی

در الگو گرفتن برای سبک زندگی خواندن احادیث معصوم و الگو گرفتن و عمل کردن در زندگی می باشد .

احادیث منقول از حضرت معصومه سلام الله علیها

حدثتنی فَاطِمَةُ وَ زَیْنَبُ وَ أمَّ کُلْثُوم بَنَاتُ مُوسَى بْن ِ جَعْفَر قُلْنَ:… عَنْ فَاطِمَةَ بِنْت ِرَسُول ِاللّه ِصَلَّى اللّه عَلَیْه ِوَ آله و سَلَّمَ وَ رَضِىَ عَنْهَا قَالَتْ : «أنَسِیتُمْ قَوْلَ رَسُول ِاللّه ِصِلَّى اللّهُ عَلَیْه ِوَ سَلَّم یَوْمَ غَد ِ یر ِخُمٍّ، مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوُلاهُ وَ قَوْلُهُ صَلَّى اللّهُ عَلَیْه ِوَ آله و سَلَّمَ ،أنْتَ مِنِّى بِمَنْز ِلَة ِهَارُونَ مِنْ مُوسى؟!»

فاطمه معصومه سلام الله علیها این روایت را از دختر امام صادق علیه السلام نقل مى کند که سلسله سندش در نهایت به فاطمه زهراسلام الله علیها مى رسد.

فاطمه زهرا سلام الله علیها، دختر بزرگوار رسول اکرم صَلَّى اللّه ِعَلَیْه ِوَ آلِه ِوَ سَلَّمَ فرمود: « آیا فرمایش رسول خدا ِصَلَّى اللّه ِعَلَیْه ِوَ آلِه ِوَ سَلَّمَ را در روز غدیر خم فراموش کرده اید که فرمود: هر کس من مولاى اویم، على مولاى اوست، و (آیافراموش کرده اید) دیگر فرمایش آن حضرت را که فرمود: تو براى من همانند هارون براى موسى هستى؟!»(*)

… عَنْ فَاطِمَةُ بِنْتَ موسَى بْن جَعْفَر علیه السلام.. عَنْ فَاطِمَةَ بِنْت ِرَسُول ِاللّهِ صَلَّى اللّه عَلَیْه ِوَ آلِهِ وِ سَلَّمَ ، قَالَتْ: قَالَ رَسُولُ اللّه ِصَلَّى اللّه ِعَلَیْه ِوَ آلِه ِوَ سَلَّمَ : «ألا مَنْ ماتَ عَلى حُبِّ آل ِمُحَمَّد ماتَ شَهِیداً.

فاطمه معصومه سلام الله علیها، از دختر امام صادق علیه السلام روایتى نقل مى کند که سلسله سندش به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مى رسد که آن حضرت مى فرماید: حضرت رسول اکرم ِصَلَّى اللّه ِعَلَیْه ِوَ آلِه ِوَ سَلَّمَ فرمود: «آگاه باشید! هرکس با محبّت آل محمّد بمیرد شهید از دنیا رفته است.»
(*عوالم العلوم، ج ٢١، ص ٣۵٣ به نقل از اسنى المطالب ص ۴٩ تا ص ۵١. این روایت مدارک دیگرى هم دارد که در شرح مفصّل به آن پرداخته ایم .)

منبع: صاحب نیوز

 نظر دهید »

ایمان و عمل صالح در سبک زندگی حضرت معصومه سلام الله علیها

24 شهریور 1393 توسط عترت سادات خاموشی

سبک زندگی بانو حضرت معصومه سلام الله علیها بسیار قابل توجه و تامل برانگیز و الگویی برای زن مسلمان شیعه می باشد .


بدون شك اصلی ترین عامل سعادت و كمال انسان و قرب او به خدای متعال، ایمان محكم به ذات مقدس الهی و عمل خالص و شایسته به دستورهای اوست و در این راستا، بین مردان و زنان فرقی وجود ندارد. خداوند حیات طیبه را مرهون ایمان و عمل صالح دانسته است و در سوره نحل می فرماید: «من عمل صالحا من ذكر او انثی و هو مؤمن فلنحیینه حیاه طیبه و لنجزینهم باحسن ما كانوا یعملون.»

فاطمه معصومه(سلام الله علیها ) از جمله زنانی است كه دراین جهت، گوی سبقت را از دیگران ربوده است؛ چرا چنین نباشد كه با استعداد ذاتی در تحت تعلیم و تربیت دو امام بزرگوار، یعنی پدر آن حضرت، امام موسی بن جعفر(علیه السلام) و برادرش، عالم آل محمد امام رضا(علیه السلام) بوده است و از خاندانی است كه اصل شجره طیبه هستند. و جمله بلندی كه در زیارت آن حضرت آمده است: «فان لك عندالله شأنا من الشأن» شاهد این مدعاست و این شأن و مرتبت عظیم، مرهون ایمان و عمل صالح است.

منبع:مقاله علی محامد یزدی

 نظر دهید »
خرداد 1404
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

مدرسه علميه الغدير تهران

ظهور او مفهوم صبر عليست....اَللّهُمَّ عجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج

shayadbebarebaron

  • خانه
  • موضوعات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی
  • مقالات
  • پایان نامه
  • شهید
  • بانوی کرامت
  • پیامهای عاشورا-ولایت پذیری
  • پیامهای عاشورا-ولایت پذیری
  • پیامهای عاشورا-ولایت پذیری
  • پیامهای عاشورا-ولایت پذیری
  • پیامهای عاشورا-ولایت پذیری

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

محتواها

  • فاطمیه سلام الله علیها
  • بصیرت در ولایت پذیری
  • چگونه مي توان از عاشورا درس ولايت پذيري گرفت؟
  • ولایت
  • دو شرط ولایت پذیری
  • وفا رمز ولایت پذیری
  • ولایتمداری
  • ولایت پذیری-ولایت گریزی-ولایت ستیزی
  • الگو دختران ایرانی
  • فداها ابوها خطاب به حضرت معصومه سلام الله علیها
  • علم و آگاهی در سبک زندگی
  • مقام دختران به برکت حضرت معصومه سلام الله علیها
  • الفباي فرهنگ معصومه (سلام الله عليها)
  • مناسب ترین الگوبرای دختران در سبک زندگی حضرت معصومه سلام الله علیها
  • عبادت و بندگی و سبک زندگی حضرت معصومه سلام الله علیها
  • اخلاق و سبک زندگی حضرت معصومه سلام الله علیها
  • احادیث و سبک زندگی حضرت معصومه سلام الله علیها
  • ایمان و عمل صالح در سبک زندگی حضرت معصومه سلام الله علیها
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس